ارز دیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارز دیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

در این مقاله به بررسی قانون‌گذاری‌ ارزهای دیجیتال در چین می‌پردازیم. همچنین مطالبی نظیر برترین پلتفرم‌های بلاک چینی در شاخص ارزیابی بلاک چین در کشور چین را در ادامه خواهید یافت.

در بالاترین مقادیر گزارش شده، روزی کشور چین ۷۵ درصد قدرت استخراج بیت کوین و بیش از ۹۵ درصد حجم معاملات بین کوین را در اختیار داشت. در ۴ ژوئن سال ۲۰۱۸ میلادی، یک گزارشگر در شبکه تلویزیونی CCTV، میزبان برنامه‌ای یک ساعته درباره بلاک چین با همراهی رهبران تکنولوژی و اعضایی از دولت چین بود. در این برنامه ارزش فناوری بلاک چین ۱۰ برابر بیشتر از اینترنت خوانده شد.

همچنین شی‌جین‌پینگ رئیس جمهور چین، بلاک چین را به عنوان بخشی از انقلاب تکنولوژی همراه با هوش مصنوعی، اطلاعات کوانتومی و ارتباطات گوشی‌همراه و اینترنت اشیا بیان کرد.

با اینکه تکنولوژی بلاک چین در چین اینگونه مورد ستایش قرار گرفته، این کشور شدیدترین محدودیتهای قانونی را برای ارزهای دیجیتال وضع کرده است. به همین دلیل کشور چین به نوعی موضع «اول بلاک چین، بعد بیت کوین» را برای خود اتخاذ کرده است.

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

دلیل اصلی برای محدودیت‌های وضع شده ارزهای دیجیتال در این کشور، سیاست جغرافیایی است (ابتکارات اقتصادی چین که شامل جاده ابریشم جدید هم می‌شود، به شدت وابسته به تاثیر این کشور در جریان مالی به وجود آمده خواهد بود) همانطور که ایالات متحده از قدرت نفوذ دلار آمریکایی در برابر چین استفاده می‌کند، ارزهای دیجیتال نیز همین نقش را در مقابل چینی‌ها بازی خواهند کرد؛ با این تفاوت که چینی‌ها کنترل بیشتری بر روی میزان پول در گردش ارزهای دیجیتال دارند. در واقع بانک مرکزی چین در حال کار بر روی ارز دیجیتال با پشتوانه دولت و سیستم‌های پرداخت الکترونیکی می‌باشد.

پس در صورتی که شما یک شخص چینی هستید و یا کسب‌وکارتان با بلاک چین یا ارزهای دیجیتال سروکار دارد، لازم است که جواب برخی سوال‌ها درباره این قانون‌گذاری را داشته باشید:

  • قانون‌گذاری در چین از سال ۲۰۱۳ چه پیشرفتی داشته است؟
  • آیا می‌توانم در چین ارزهای دیجیتال را معامله کنم؟
  • آیا در چین قادر به عرضه توکن در یک ICO هستم؟
  • آیا می‌توانم در چین به استخراج بپردازم؟
  • آیا درآمد حاصل از ارزهای دیجیتال مالیات دارد و اگر دارد چگونه آن را پرداخت کنم؟

تاریخچه‌ای از قانون‌گذاری ارزهای دیجیتال در چین

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

تاریخچه کوتاهی از تکامل قانون‌گذاری در حوزه ارزهای دیجیتال را در این بخش آورده‌ایم.

دسامبر ۲۰۱۳: بانک مرکزی چین هشداری درباره خطر خرید بیت کوین صادر می‌کند و تمام فعالیت‌های مربوط به ارز دیجیتال را برای موسسات مالی ممنوع اعلام می‌کند.

دسامبر ۲۰۱۶: دولت چین بلاک چین را به نقشه توسعه تکنولوژی ۵ ساله خود اضافه می‌کند.

ژوئن ۲۰۱۷: بانک مرکزی چین شروع به آزمایش نسخه آزمایشگاهی ارز دیجیتال با پشتوانه دولتی می‌کند. (بانک مرکزی چند تراکنش در شبکه آزمایشی و بین برخی بانک‌های تجاری در داخل کشور انجام می‌دهد)

سپتامبر ۲۰۱۷: دولت چین تمامی ICOها و صرافی‌های تبدیل پول فیات به کریپتو را در این کشور ممنوع اعلام می‌کند.

ژانویه ۲۰۱۸: دولت چین انجام خریدهای همتابه‌همتا (P2P) و بازارهای فرابورس را برای ارزهای دیجیتال ممنوع اعلام می‌کند.

فوریه ۲۰۱۸: دولت چین دسترسی به اکسچنج‌های خارجی و وبسایت ICOها را مسدود می‌کند.

می ۲۰۱۸: رئیس جمهور شی جین‌پینگ درباره اهمیت دنبال کردن تحقیقات تکنولوژیکی سخنرانی می‌کند و از بلاک چین به همراه هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، به عنوان انقلاب‌ تکنولوژیکی یاد می‌کند.

می ۲۰۱۸: وزارت فناوری اطلاعات چین فهرستی از رتبه‌بندی ارزهای دیجیتالی در این کشور را منتشر کرد. در این رتبه‌بندی که توسط کارشناسان حوزه کریپتو در چین تدوین‌شده، اتریوم در صدر ارزهای دیجیتال قرار دارد.

می ۲۰۱۸: وزارت فناوری اطلاعات چین اعلام کرد که کمیته‌ای برای تعیین استانداردهای ملی تکنولوژی بلاک چین تا پایان سال ۲۰۱۹ تشکیل داده است.

ژوئن ۲۰۱۸: تلویزیون مرکزی چین (CCTV) میزبان برنامه‌ای یک ساعته به همراه شرکت‌کنندگانی از دولت چین بود. در این برنامه ارزش اقتصادی بلاک چین ۱۰ برابر بیشتر از اینترنت معرفی شد.

ژوئن ۲۰۱۸: وزارت فناوری اطلاعات چین طبق رتبه بندی جدید ارزهای دیجیتال، EOS را به عنوان ارز دیجیتال برتر معرفی کرده و اتریوم مقام خود را به عنوان برترین ارز دیجیتال در این رتبه‌بندی از دست داد.

آیا می‌توانم در چین ارزهای دیجیتال معامله کنم؟

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

آیا می‌توانم از طریق اکسچنج‌ها به معامله ارزهای دیجیتال بپردازم؟

در تاریخ ۵ فوریه ۲۰۱۸ میلادی، بانک مرکزی چین اعلامیه عمومی برای ایجاد یک فایروال بسیار قوی جهت جلوگیری از دسترسی به صرافی‌های داخلی و خارجی، صادر کرد. این بیانیه پس از اقدام نافرجام چین در ممنوعیت ارزهای دیجیتال در اواخر سال ۲۰۱۷ صادر شد.
ساوت چاینا مورنینگ پست گزارش داد که پس از این اعلام ممنوعیت، بسیاری از تریدرها به پلتفرم‌های خارجی جهت معامله ارزهای دیجیتال رو آورده‌اند. بانک مرکزی چین اعلام کرد که ریسک معاملات در این بخش هنوز بالاست و با برخورد قاطع می‌توان جلوی ICOها و صرافی‌های ارز دیجیتال را که در سرتاسر چین فعالیت دارند، گرفت. همچنین طبق گزارشات در فوریه ۲۰۱۸، بازار ارزهای دیجیتال از شروع ژانویه ۳۴۰ میلیارد دلار سرمایه از دست داد و بسیاری دلیل آن را به قانون‌گذاری‌ و کارشکنی دولت چین نسبت دادند.

در حالی که معامله ارزهای دیجیتال در چین ممنوع اعلام شده، اما این ممنوعیت سرمایه‌گذاران جدی را از انجام این کار باز نمی‌دارد. نرخ معاملات در چین دچار رکود شده، اما نمی‌توان گفت که معاملات ارزهای دیجیتال در چین دیگر انجام نمی‌شود. بسیاری از معامله‌گران چینی از وی.پی.ان برای دور زدن فیلتر وبسایت‌ها استفاده می‌کنند. در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۱۸ میلادی، قانونی جهت ممنوعیت استفاده از وی.پی.ان‌های غیرمجاز در این کشور وضع شد. علی‌رغم این اتفاق ارائه‌دهندگان این سرویس‌ها و کاربران ادعا می‌کنند که مشکلی در دسترسی به وبسایت‌ها ندارند. برخی سرمایه‌گذاران دیگر نیز از چین به مقصد هنگ‌کنگ و ژاپن نقل مکان کرده‌اند.

درحالیکه منابع رسمی دلیل این سخت‌گیری‌های اولیه را «احتیاط» عنوان کرده‌اند، بسیاری از ناظران خارجی عقیده دارند که این حرکت بیشتر از چیزی که به نظر می‌رسد به سیاست جغرافیایی مرتبط است. البته احتمال دارد که دلیل ممنوعیت ارزهای دیجیتال در چین نگرانی‌ها درباره کاهش ارزش یوان چین باشد و ثبات اقتصادی را با وابستگی به ذخایر ارزی اکسچنج‌های خارجی تهدید کند.

آیا می‌توانم ارزهای دیجیتال نگه‌داری کنم؟

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

در حالیکه معامله ارزهای دیجیتال در چین ممنوع است، نگه‌داری ارزهای دجیتال برای مردم چین مشکلی ندارد! ولی در سمت دیگر موسسات مالی قادر به نگه‌داری ارزهای دیجیتال نیستند. در ژانویه ۲۰۱۸ میلادی بانک مرکزی چین به موسسات مالی این کشور دستور داد که از انجام کلیه امورات مالی مرتبط با ارزهای دیجیتال خودداری کنند. این دستور بین بانک‌ها در داخل کشور پخش شد و جهت نظارت بیشتر موسسات مالی برای جلوگیری از هرگونه فعالیت مرتبط با ارزهای دیجیتال، الزاماتی جهت بهبود سیستم نظارتی انجام شد.

چه زمانی می‌توانم دوباره در چین، ارزهای دیجیتال را معامله کنم؟

در حالیکه دولت چین درباره معامله دوباره ارزهای دیجیتال در آینده‌ای نزدیک در این کشور چیزی اعلام نکرده، پروژه‌های تحقیقاتی و سرمایه‌گذاری مختلفی نشان می‌دهند که با رفع شبهات در این حوزه، معامله ارزهای دیجیتال دوباره قانونی و حتی تشویق خواهد شد. وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات چین در حال انتشار لیست برترین ارزهای دجیتال است. هدف این شاخص کمک به فهمیدن وضعیت فعلی توسعه تکنولوژی‌های بلاک چین بوده و در طول زمان، اختراعات این حوزه دنبال شده و به ابتکارات در این حوزه و ارتقای کاربرد بلاک چین کمک شود.

با وجود اینکه معامله ارزهای دیجیتال هم‌اکنون در چین ممنوع است، انتشار این شاخص رتبه‌بندی نشان می‌دهد که دولت چین قصد آگاه‌سازی مردم و آشنا کردن آن‌ها با تکنولوژی بلاک چین را دارد و منتظر این است که نوسانات در این حوزه پایان یابد.

طبق لیست انتشار یافته، ۱۵ بلاک چین برتر که در ماه می منتشر شد، به صورت زیر است:

شاخص ارزیابی تکنولوژی‌های بلاک چین عمومی (فاز اول)

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

لیست رتبه‌بندی ارائه شده در ماه می

پس از انتشار این رتبه‌بندی برای ماه می، در ماه ژوئن نیز رتبه بندی دیگری منتشر شد:

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

لیست رتبه‌بندی ارائه شده در ماه ژوئن

به نظر می‌رسد که یکپارچه‌سازی موفق الگوریتم توافق جمعی روش اثبات سهام در ایاس، اتریوم را از صدر جدول پایین کشیده است. اتریوم برخلاف صحبت‌هایش درباره این روش، هنوز اثبات سهام را در پلتفرم خود عملی نکرده است.

آیا قادر به عرضه ICO در چین هستم ؟

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

در سپتامبر ۲۰۱۷ بانک مرکزی چین اعلام کرد که جمع‌آوری سرمایه توسط تمامی ICOها غیرقانونی است و باید فورا متوقف شود. بر همین اساس، هر استارت‌آپی که طی ICO توکن صادر کرده بود، ملزم به خرید دوباره توکن‌های خود و توقف هرگونه فعالیت جمع‌آوری سرمایه بود. بانک مرکزی چین این اقدام سخت‌گیرانه را به دلیل کلاهبردار بودن بسیاری از ICOها انجام داد. همچنین دولت چین عنوان کرد که از ۸۰,۰۰۰ پروژه بلاک چینی در سرتاسر جهان، تنها ۸ درصد آن‌ها به فاز اجراسازی رسیده است.

در گردهمایی بلاک چین در جنوب شرق آسیا در ژانویه، مدیر مرکز تکنولوژی‌های مالی چین، ادامه ممنوعیت خرید و فروش ارزهای دیجیتال و ICOها را به صورت کنونی رد کرد. همچنین این مدیر افزود که فضای تیره‌وتار قانون‌گذاری ارزهای دیجیتال در چین به این منظور است که پروژه‌های با نیت شوم و کلاهبردار امکان بقا نداشته باشند و پروژه‌های خوب و باهدف توسعه یافته و شکوفا شوند.

آیا می‌توانم در چین استخراج کنم؟

در ژانویه ۲۰۱۸، عملیات استخراج در کشور چین با سخت‌گیری شدید به دلیل «مصرف زیاد برق» روبه‌رو شد. براساس تخمین‌ها استخراج بیت کوین در چین حدود ۴ گیگاوات برق مصرف می‌کند، یعنی معادل با برق تولیدی سه رآکتور هسته‌ای. در حالیکه دلیل برای این سخت‌گیری‌ها مصرف بیش از حد برق عنوان شده بود، این بیانیه به جای کمیسیون انرژی از جانب بانک مرکزی چین صادر شد. برای همین هم بسیاری این تصمیم را یکی از چند اقدام دولت چین جهت محدود کردن ارزهای دیجیتال و محبوبیتش دانستند.

چرا علی‌رغم این سخت‌گیری‌ها، چین رهبر استخراج ارزهای دیجیتال است؟

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

۱- برق ارزان: برق در کشور چین در مقایسه با دیگر کشورها بسیار ارزانتر است. در مناطق صنعتی تامین برق توسط تاسیسات برق‌آبی انجام می‌شود و یا از جانب دولت به آن یارانه تعلق می‌گیرد. برق ارزان این اجازه را به استخراج‌کنندگان می‌دهد که با بیشترین بهره‌وری کار کنند و از رقبای خارجی پیشی بگیرند. علاوه بر این، سیاست‌های زیست‌محیطی در چین هم نسبت به کشورهای دیگر بسیار سهل انگارانه است. ذغال‌سنگ ارزان‌ترین روش تامین انرژی است و تولیدکنندگان انرژی با سوزاندن بی دردسر آن می‌توانند از برق تولید شده برای استخراج استفاده کنند. از لحاظ هزینه، برپایی تاسیسات استخراج بیت کوین در مجاورت منابع ذغال‌سنگ برای تبدیل مستقیم کربن به کریپتو بسیار مقرون به صرفه است. روشی که برخی از استخراج‌کنندگان بزرگ بیت کوین در چین آن را انجام می‌دهند.

۲- استخرهای استخراج بزرگ: بسیاری از ماینرها در خارج چین، به استخرهای ماینینگ چینی به دلیل حجم بزرگ آن‌ها می‌پیوندند. هرچه حجم یک استخر بزرگتر باشد، درآمد اعضای آن هم باثبات‌تر و قابل پیش‌بینی‌تر می‌شود.

۳- تولیدکنندگان سخت‌افزارهای ASIC: تولیدکنندگان برتر سخت‌افزارهای استخراج نظیر بیت‌مِین (که اخیرا ۱۲ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شده) در چین واقع شده‌اند و دسترسی راحت‌تر و اعتماد بیشتری برای این دستگاه‌ها وجود دارد.

واکنش ماینرها به سخت‌گیری‌های دولت چین چیست ؟

در حالیکه عملیات شرکت‌های استخراج در چین هنوز فعال است، آن‌ها به سختی درحال کنترل میزان مصرف برقشان در محدوده‌ای که بانک مرکزی چین اعلام کرده هستند. بسیاری از شرکت‌های استخراج در حال به دنبال خروج از چین برای داشتن فضای محدودیتی کمتر هستند. اخیرا شرکت بیت‌مِین یک شرکت فرعی در سوئیس به شعبه‌های قبلی خود در آمستردام، هنگ‌کنگ، تل‌آویو، چینگ‌دائو، چنگدو، شانگهای و شنژن افزوده است. در صورتی نقل مکان این شرکت‌ها هزینه‌های برق بیشتر و سود کمتری خواهند داشت ولی این بهتر از این است که هیچ سودی نداشته باشند.

چگونه مالیات سود حاصل از ارزهای دیجیتال را پرداخت کنم؟

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

آیا ملزم به پرداخت مالیات بر سود یا درآمد حاصل از ارزهای دیجیتال هستم؟

در بیشتر کشورها نظیر ایالات متحده آمریکا، سود حاصل از تراکنش ارزهای دیجیتال مشمول مالیات می‌شود. دلیل آن هم این است که ارزهای دیجیتال به عنوان کالا و دارایی در این کشور شناخته می‌شوند. با این حال بسیاری از کشورها چنین روشی را برای اخذ مالیات از ارزهای دیجیتال پیش رو گرفته‌اند، در حالی که نتوانسته‌اند راهنمای مالیاتی جامعی برای آن ارائه دهند. چین هنوز موضعی درباره ارزهای دیجیتال با هدف اخذ مالیات نگرفته است و دولت در این باره سکوت کرده است.
با در نظر گرفتن ارزهای دیجیتال به عنوان کالا یا دارایی در چین، مالیات بر درآمد شخصی برای آن منظور خواهد شد. در کشور چین مالیات بر درآمد شخصی شامل ۱۱ دسته با درصد کسر مخصوص به خود می‌شود.
۱- درآمد اشتغال (مانند دستمزد و حقوق)
۲- درآمد حاصل از اداره یک شرکت خصوصی
۳- درآمد حاصل از اداره یک کسب‌وکار بر اساس قرارداد یا اجاره‌نامه
۴- پرداخت خدمات کارگری
۵- پاداش نویسنده
۶- حق امتیاز
۷- سهم، سود سهام و توزیع سود
۸- درآمد اجاره
۹- سود حاصل از انتقال ملک و دارایی
۱۰- درآمد اتفاقی
۱۱- دیگر درآمدهای مشمول بر مالیات تعیین شده توسط شورای دولتی وزارت اقتصاد جمهوری خلق چین

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

از سال ۲۰۱۳، دولت چین بیش از هر کشور دیگری درباره بسیاری از جنبه‌های قانون‌گذاری ارزهای دیجیتال صحبت کرده است. با این حال و با وجود حجم بسیار بالای معاملات و سود حاصل از ارزهای دیجیتال در این کشور، وزارت اقتصاد چین هنوز هیچ راهنمای مالیاتی برای ارزهای دیجیتال صادر نکرده است. اما یک چیز واضح که وجود دارد این است که درآمد حاصل از ارزهای دیجیتال در هیچکدام یک از این دسته‌بندی‌ها به جز «درآمد اتفاقی» نمی‌تواند جا گیرد.

البته این موضوع مشخصی است که تنها در صورتی از ارزهای دیجیتال می‌توان کسب سود کرد که این توکن‌ها یا کوین‌ها فروخته شوند و این را هم در نظر داشته باشید که معامله ارزهای دیجیتال در چین غیرقانونی شده است. با این حساب بسیاری از نگه‌دارندگان ارزهای دیجیتال در چین در خریدوفروش ارزهای دیجیتال شرکت نکرده و در نهایت شامل پرداخت مالیات نیز نمی‌شوند. همچنین تریدرهایی که به صورت غیرقانونی مشغول معامله ارزهای دیجیتال هستند، واضح است که علاقه‌ای به افشای فعالیت غیرقانونی خود با اعلام مالیات مشمول بر سود نیستند. پس می‌توان نتیجه گرفت که عدم صدور راهنمای مالیاتی از جانب دولت چین چندان هم تعجب‌آور نیست.

در صورتی که ارزهای دیجیتال مجاز شمرده شود، نگه‌دارندگان آن باید انتظار این را داشته باشند که درصدی از سود حاصل را تحت دسته بندی «درآمدهای اتفاقی» به عنوان مالیات به دولت پرداخت کنند؛ مگر اینکه دولت چین نظر دیگری داشته باشد.

اول بلاک چین، بعد بیت کوین

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

با دنبال کردن الگوی «بلاک چین قبل از بیت کوین»، با وجود اینکه راهنمای مالیاتی در این زمینه موجود نیست، دولت چین با استفاده از بلاک چین درصدد جلوگیری از فرارهای مالیاتی است. اداره ملی مالیات شهر شنژن در همکاری با شرکت تِنسِنت جهت محدود کردن کلاهبرداری و اطلاعات غلط مالیاتی از طریق پروژه «مالیات هوشمند» می‌باشند. در یک بیانیه، مقامات رسمی شنژن اعلام کردند که در این پروژه از مزایای تکنولوژیکی تنسنت (شامل بلاک چین داخلی و متخصصین آن) استفاده خواهند کرد. از این بلاک چین جهت پیگیری و ردیابی مدارک مالیاتی شامل رسیدها و فاکتورها استفاده شده و از اینکه اشخاص اطلاعات را جعل کنند، جلوگیری خواهد شد.

با همه این‌ها اگر ارزهای دیجیتال در این کشور مظلوم واقع شده‌اند، این کشور یک مکان سرمایه‌گذاری بسیار بزرگ در زمینه تحقیقات بلاک چین و موارد استفاده واقعی آن می‌باشد.

منبع: hackernoon

مروری بر داستان ارزهای دیجیتال در کشور چین

چگونه صحبت‌های یک بانک‌دار، جامعه ارزهای دیجیتال را به خنده واداشت !

هفته‌ی پیش، آگوستین کارستنس رئیس بانک تسویه‌حساب‌های بین‌المللی (BIS) به همه‌ی توسعه‌دهندگان ارزهای دیجیتال گفت:

تلاش برای ایجاد پول باید متوقف شود.

از آن‌سو، جامعه‌ی ارزهای دیجیتال خودش را به‌سرعت برای مقابله با صحبت‌های کارستنس آماده کرد.

پدر بانک‌های مرکزی جهان تا به امروز، لحن تند و انتقادی نسبت به ارزهای دیجیتال داشته است. او پیش از این هم طی سخنرانی که در ماه فوریه داشت، بیت کوین را ترکیبی از حباب، طرح پانزی و یک فاجعه‌ی زیست‌محیطی معرفی کرده بود.

چگونه صحبت‌های یک بانک‌دار، جامعه ارزهای دیجیتال را به خنده واداشت !

آگوستین کارستنس

البته فقط کارستنس نیست که چنین عقیده‌ای دارد. وارن بافت ،یکی از سرشناس‌ترین سرمایه‌گذاران جهان نیز اوایل سال جاری بیت کوین را مانند یک «مرگ‌موش بسیار قوی» دانست و جیمی دیمون (مدیر عامل جی پی مورگان چیس) در سال ۲۰۱۷ بیت کوین را «تقلب» نامیده بود (هر چند دیمون بعدها از این عقیده اظهار پشیمانی کرد).

با اینکه کارستنس مدت‌هاست این موضع‌گیری را حفظ کرده است، اما سخنرانی اخیر او در هفته‌ی گذشته به‌ شدت خشم جامعه‌ی ارزهای دیجیتال را برانگیخت. او در سخنرانی خود خواستار توقف ایجاد ارزهای دیجیتال جدید شد و گفت:

اگر فکر می‌کنید پول می‌تواند از هیچ به وجود بیاید سخت در اشتباه هستید !

کسی که در این میان بهتر از همه توانست این احساسات عمومی را در یک جمله خلاصه کند، جیمسون لوپ (یک توسعه‌دهنده) بود که در توییتر نوشت:

آقای عزیز دیگر از رقابت‌کردن با ما دست بردارید!

در واقع بسیاری از افراد این موضوع را به‌ این شکل مطرح کردند که مؤسسات وابسته به بانک مرکزی که نظام پولی اقتصادی را مدیریت می‌کنند و به مردم وام می‌دهند، در حقیقت خودشان دارند هرکسی را به ایجاد پول از هیچ دعوت می‌کنند.

چگونه صحبت‌های یک بانک‌دار، جامعه ارزهای دیجیتال را به خنده واداشت !

بانک تسویه‌حساب‌های بین‌المللی (BIS)

کاربر دیگری در توییتر این سخنان را مسخره دانست و نوشت:

کارستنس می‌گوید اگر فکر می‌کنید پول می‌تواند از هیچ به وجود بیاید سخت در اشتباه هستید!

این جمله را کسی می‌گوید که بر تمام بانک‌های مرکزی جهان که دقیقا پول را از هیچ ایجاد می‌کنند نظارت دارد… این خنده‌دار است.

مسأله‌ی اعتماد

چگونه صحبت‌های یک بانک‌دار، جامعه ارزهای دیجیتال را به خنده واداشت !

در زمان عرضه‌ی رسمی شبکه‌ی بیت کوین در ژانویه‌ی ۲۰۰۹، نظام مالی جهان به گفته‌ی ساتوشی ناکاموتو در آستانه‌ی سقوط بود. ساتوشی در اولین بلاک بیت کوین پیامی با این مضمون نوشت:

زمان: ۳ ژانویه ۲۰۰۹، وزیر در آستانه دومین کمک مالی به بانک‌ها

The Times 03/Jan/2009 Chancellor on brink of second bailout for banks

این پیام که به سرتیتر روزنامه‌ی تایمز در تاریخ ۳ ژانویه ۲۰۰۹ اشاره داشت، برای همیشه جاودانه شد.

بالاجی سرینیواسان (رئیس ارشد فناوری صرافی کوین بیس) بر این باور است پیدایش بیت کوین به‌دلیل عدم اعتماد مردم به بانک‌ها بود.

او در توییتر نوشت:

اگر بانک‌های مرکزی آن دلارها را ایجاد نکرده بودند، ساتوشی بیت کوین را ایجاد نمی‌کرد.

یکی از کاربران به نام مت اودل (Matt Odell) در توییتر نوشت:

«کارستنس می‌گوید که بانک‌های مرکزی قابل‌اعتماد هستند و این اعتماد را طی چندین دهه به‌وجود آورده‌اند. در حال حاضر جایگزینی برای این اعتماد وجود ندارد. اعتماد چیز ارزشمندی است.»

درست است آقای کارستنس، اعتماد ارزشمند است؛ اما ما به بانک‌های مرکزی اعتماد نداریم.

او در توییت دیگری نوشت:

اگر بتوانیم شبکه‌ای قابل اعتماد و در سطح جهانی به‌وجود بیاوریم که سلطه‌ی شبکه‌ی مالی فعلی را به حداقل برساند چه می‌شود؟

اگر این شبکه بتواند بدون وابستگی به دولت یا هر نهاد متمرکز دیگری عمل کند چه می‌شود؟

مسلما این یک پیشرفت عظیم خواهد بود، زیرا اعتماد چیز ارزشمندی است؛ این‌طور نیست؟

رقابت ارزها؟

چگونه صحبت‌های یک بانک‌دار، جامعه ارزهای دیجیتال را به خنده واداشت !

با اینکه کارستنس هرگز در اظهاراتش از ارزهای دیجیتال به‌عنوان رقیبی برای پول‌های با پشتوانه‌ی بانک مرکزی یاد نکرده است، اما سازمانش در گذشته تا حدودی به این امر اشاره داشته است.

ماه گذشته، BIS گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد این سازمان با بررسی ارزهای دیجیتال به این نتیجه رسیده است که فناوری غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال با وجود پیچیدگی، جایگزین مناسبی برای مؤسسات مالی که از پول پشتیبانی می‌کنند نیست.

گذشته از این موضع سختگیرانه، BIS اشاره کرد که فناوری بنیادین ارزهای دیجیتال می‌تواند در زمینه‌های دیگر عملکرد خوبی داشته باشد. البته سایر بانک‌های مرکزی نیز قبلا به کاربردهای این فناوری اعتراف کرده بودند.

بنابراین صحبت‌های کارستنس خواسته یا ناخواسته تا حدودی برای برخی افراد در فضای رمزنگاری حس رقابت ایجاد کرده است.

یکی از کاربران در توییتر نوشت:

وقتی BIS می‌گوید ایجاد پول جدید باید متوقف شود زیرا فقط بانک مرکزی می‌تواند پول ایجاد کند، فقط می‌توانم بخندم!

در واقع، همه‌چیز به نفع ارزهای دیجیتال تمام شد.

کاربر دیگری در توییتر نوشت:

این جدال بین بانک‌های مرکزی و بیت کوین است. بانک‌های مرکزی می‌گویند هیچ‌کس نمی‌تواند و نباید با ما رقابت کند، محصول ما بهترین است. توسعه‌دهندگان ارزهای دیجیتال می‌گویند اقتصاد سالم در رقابت آزاد و عادلانه نمود می‌یابد. ما محصول بهتری را اختراع کرده‌ایم.

این محصول «پول» است.

البته شاید دور از انتظار نبود که صحبت‌های کارستنس سبب شود برخی افراد تمایل بیشتری برای خریدارزهای دیجیتال پیدا کنند.

کاربر دیگری نوشت:

اگر چند گزارش دیگر مانند این منتشر شود، در آینده هر دو کلیه‌ام را خواهم فروخت و ارز دیجیتال بیشتری خواهم خرید!

در نهایت، فراخوان آقای کارستنس برای توقف ایجاد نوع جدید پول، بیشتر به مردم انگیزه داد که دقیقا خلاف خواسته‌ی او عمل کنند.

منبع: coindesk

چگونه صحبت‌های یک بانک‌دار، جامعه ارزهای دیجیتال را به خنده واداشت !

محمدی : ارز دیجیتال دولتی راه‌حل مناسبی نیست

مدتی است که خبر تولید ارز دیجیتال ملی در رسانه‌ها منتشر شده و با توجه به این که در دنیا ارزهای دیجیتال از سال‌ها قبل فعالیت گسترده‌ای دارند، به نظر می‌رسد که ایران از قافله عقب مانده و باید با سرعت بیشتری در این زمینه گام بردارد. از سوی دیگر وجود محدودیت‌های بین‌المللی هم برای طراحی این ارز دیجیتال ملی باید در نظر گرفته شود.

به نقل از اخبار مالی، سپهر محمدی، رئیس انجمن بلاک چین ایران در گفت و گو با اخبار مالی در این زمینه گفت:

به نظر نمی‌رسد ارز دیجیتال ملی راه حل مناسبی باشد و اگر به بخش خصوصی اجازه دهند که ارز دیجیتال تولید کنند و به نوعی این فرصت به بخش خصوصی داده شود که به تولید ارز دیجیتال ورود پیدا کند، بهتر از این است که دولت بخواهد این کار را انجام دهد. چرا که معلوم نیست ارز دیجیتال دولتی تا چه حد بتواند خلاقانه باشد و آیا خواهد توانست نیازهای بخش خصوصی را که استفاده کنندگان این ارز محسوب می‌شود را برآورده کند.

وی خاطر نشان کرد:

در واقع این ارز دیجیتال دولتی که راجع به آن صحبت شده، یک کپی از ارزهای مرسوم دنیاست و به نظر نمی‌رسد چندان هوشمندانه روی آن کار شده باشد.

محمدی درباره رویکرد بانک مرکزی در زمینه دادوستد ارزهای دیجیتال اظهار کرد:

طبق مصوبه شورای عالی پولشویی دادوستد ارزهای دیجیتال به خاطر مصادیق مبارزه با پولشویی ممنوع شده اما حقیقت این است که مصوبه مربوطه قابل دسترسی نیست و گویا قرار است بررسی مجددی در این زمینه صورت پذیرد و شاید محدودیت‌های موجود در این مورد رفع شود.

محمدی : ارز دیجیتال دولتی راه‌حل مناسبی نیست

رئیس انجمن بلاک چین ایران ضمن اشاره به این نکته که بانک مرکزی هم اعلام کرده که تا پایان شهریور آیین نامه مربوط به ارزهای دیجیتال را اعلام می‌کند و همچنین طبق توافقنامه‌ای که معاونت فن آوری اطلاعات ریاست جمهوری با بانک مرکزی داشته، گفت:

امیدواریم که شاهد از بین رفتن برخی محدودیت‌ها و همچنین گسترش استفاده از ارز دیجیتال باشیم.

به گفته‌ی محمدی نکته‌ی قابل ذکر این است که وقتی سایت‌های خرید فروش ارزهای دیجیتال فیلتر شدند و درگاه‌های پرداخت کسانی که خرید و فروش می‌کردند، از داخل کشور مسدود شده، فرصت برای سودجویان پیش آمد که از فضای ایجاد شده سوء استفاده کرده و به کلاهبرداری بپردازند. این افراد سودجو با روش‌های کلاهبردارانه در فضاهای مجازی اقدام به فروش ارزهای دیجیتال کرده و مردم با اعتماد بی جا به این افراد پول خود را از دست داده و در نهایت به هیچ عنوان امکان پیگیری این دزدی‌های اینترنتی وجود نداشته و پلیس فتا با پرونده‌های زیادی از این دست روبروست.

وی همچنین تصریح کرد:

تا قبل از مسدود شدن عملیات خرید و فروش ارزهای دیجیتال و فیلترینگ مراجع قابل اعتماد این معاملات، تقریباً مشخص بود که این دادوستد از چه کانال‌هایی صورت می‌پذیرفت و بانک اطلاعاتی لازم موجود بود. ضمن این که برخی صرافی‌ها هم که به این معاملات وارد می‌شدند، قابل شناسایی بودند و امکان کلاهبرداری به حداقل می‌رسید.

محمدی در مورد مشکلاتی که ارزهای دیجیتال وجود دارد، خاطر نشان کرد:

در حال حاضر صرافی‌های مجاز قادر به انجام معاملات ارزی نیستند و نمی‌توان ارزی را بدون این که منبع صادرات داشته باشد، جابه‌جا کرد؛ بنابراین معاملات ارز دیجیتال هم امکان پذیر نیست. از طرفی دیگر به خاطر محدودیت‌های بین‌المللی نقل و انتقال از سوی منابع مالی ایرانی انجام نمی‌شود و بدین ترتیب بازار ارزهای دیجیتال هم از داخل و هم از خارج با محدودیت‌های زیادی مواجه است.

رئیس انجمن بلاک چین همچنین افزود:

در حال حاضر ماینر های داخلی با مشکلات زیادی مواجه بوده و تجهیزات ماینینگ وارد نمی‌شود و به نوعی می‌توان گفت که برای فعالیت تحت فشار هستند. در حالی که در شرایط فعلی و بروز تحریم‌ها باید ماینرها، صرافی‌ها و استارت آپ های این حوزه را تقویت کنیم تا با جذب سرمایه از خارج از کشور بتوانند در شرایط تحریم به کشور کمک کنند.

محمدی : ارز دیجیتال دولتی راه‌حل مناسبی نیست

سال ۲۰۱۸، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

در ابتدا لازم به اشاره است که جهت آشنایی با مفهوم ارز دیجیتال باثبات می‌توانید به مقاله دلار دیجیتالی (TUSD) و آشنایی با مفهوم ارزهای دیجیتال باثبات مراجعه کنید. به طور کلی ارزدیجیتال باثبات یا Stablecoin ، ارزدیجیتالی است که ارزش آن به یک دارایی پایه وابسته است. به عنوان مثال توکن USDT که به آن تتر هم می‌گویند، وابسته به دلار آمریکا است. قیمت USDT همواره یک دلار است.

 

تعداد انگشت شماری پروژه در این زمینه وجود دارد که اخیرا با افزایش حجم بازار خود ما را به داشتن ارز دیجیتالی با ارزش ثابت امیدوار کرده‌اند.

شاید بتوان امید داشت یکی از این ارزها که سرمایه خود را اخیرا چند صد میلیون دلار افزایش داده و یا دیگر ارزهای باثبات که خود را مخفی کرده‌اند، بتوانند راه حلی ارائه دهند… این طور نیست ؟! اما به نظر من این احساس، توهمی بیش نیست.

شاید بسیاری از شما پروژه‌های امیدوارکننده‌ای که در گذشته وجود داشتند و در انجام اهداف خود شکست خوردند را فراموش کرده باشید. پروژه BitUsd یکی از این پروژه هاست. من همچنین تتر را نیز به جمع شکست‌خوردگان افزوده و دلیل آن را ایجاد فضایی غیرمطمئن برای این ارز می دانم. همچنین حجم بازار آن به صورت قابل توجهی بیشتر از مقدار فعلی آن است.

من معتقدم که بسیاری از پروژه‌های فعلی نیز با شکست مواجه خواهند شد. رهبران دنیای ارزدیجیتال، نیاز به وجود ارزهای باثبات را از خیلی وقت پیش احساس کرده‌اند. انگیزه‌ اقتصادی برای ساخت این ارزها به اندازه غیرقابل تصوری زیاد است ولی باید درنظر گرفت که طراحی پروتکل اقتصادی این نوع ارزها دشوار است و در صورت راحت بودن این امر، سال‌ها پیش یک ارز موفق در این زمینه ساخته شده بود.

 

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

عده‌ای که نسبت به پروژه‌های فعلی خوشبین هستند، معتقدند که در نهایت این پروژه‌ها بروزرسانی شده و پروتکل‌های لازم را اجرا خواهند کرد. به نظر من این خیلی خوش‌بینانه است. از آن‌جایی که طراحی پروتکل اقتصادی این ارزها کار دشواری است، ممکن است تیم پروژه بدون دانش کافی برای طراحی بی‌نقص بوده و درکی از اهداف پروژه نداشته باشد. اگر تیمی یک پلتفرم جدید برای قراردادهای هوشمند طراحی کند که خالی از ایراد نباشد، آیا شما وعده سازندگان را درباره رفع ایرادات در آینده باور خواهید کرد؟ در بسیاری از موارد تیم پروژه‌، توکنی که پیش‌فروش کرده است را با توکنی که برای طراحی مدنظر داشت یکی نمی‌بیند که منجر به نقض قرارداد‌های حقوقی و اجتماعی جهت انجام دوباره پروژه می‌شود.

قبل از اینکه این ارزها را بررسی کنیم باید با چند مفهوم ساده ولی مهم آشنا شوید.

نظام تثبیت نرخ ارز

هر طراحی برای ارز باثبات که تا به امروز پیشنهاد شده است، در حال پیاده‌سازی یک نظام تثبیت نرخ ارز (Exchange Rate Peg) است که به معنی تثبیت نرخ معامله یک ارز نسبت به ارز دیگر است.

جهت طراحی یک ارز دیجیتال با ثبات دانستن اصول نرخ‌های ارز تثبیت شده الزامی است. کشورهای با سرانه درآمد ناخالص میانه (Middle-income Countries) ارزش ارز خود را معمولا با ارزهای مطرح می‌سنجند تا قدرت خرید پایداری ایجاد کنند. پس می‌توان دید که ارزهای باثبات موضوع جدیدی نیست و تنها حوزه‌ی آن عوض شده است.

جهت درک مفاهیم نظام تثبیت نرخ ارز، نیاز به درک این سه مفهوم دارید: دیوارهای خرید (Buy Walls)، دیوارهای فروش (Sell Walls) و آربیتراژ (Arbitrage).

دیوار خرید زمانی شکل می‌گیرد که فردی در یک بازار مالی، قصد خرید مقدار زیادی از یک کالا، ارز و یا سهام را در یک قیمت ثابت (Limit Order) داشته باشد. برای مثال فرض کنید آلیس قصد خرید ۱,۰۰۰,۰۰۰ بیت کوین را در قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار داشته باشد و قیمت بازار – آخرین قیمت معامله شده – چیزی حدود ۱۰,۰۰۰ باشد. حال در نظر بگیرید که باب ۱۰۰۰ بیت کوین دارد و می‌خواهد آن را به بهترین پیشنهاد ممکن بفروشد. باب ۱۰۰۰ بیت کوین را در قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار به آلیس فروخته و مقدار بیت کوین مورد نیاز آلیس به ۹۹۹,۰۰۰ بیت کوین کاهش می‌یابد. فرض کنید شخص دیگری نیز قصد فروش ۱۰۰۰ بیت کوین داشته باشد. به همین ترتیب تعداد بیت کوین درخواستی آلیس به ۹۹۸,۰۰۰ بیت کوین کاهش می‌یابد. به این ترتیب قیمت بازار تا زمانی که پیشنهاد خرید ۱,۰۰۰,۰۰۰ بیت کوین آلیس تکمیل نشده، از ۱۰,۰۰۰ دلار پایین‌تر نمی‌رود.

دیوار خرید نامش را از شکلی که در نمودار عمقی بازار (Market Depth Chart) به وجود می‌آید، گرفته است.

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

دیوار خرید تشکیل شده از افت قیمت جلوگیری می‌کند

 

دیوار فروش نیز همانند دیوار خرید است ولی در جهت مخالف. یعنی به جای جلوگیری از پایین آمدن قیمت، از بالا رفتن آن جلوگیری می‌کند.

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

رشد قیمت تا زمان شکستن این دیوار اتفاق نخواهد افتاد

آربیتراژ مفهوم ساده‌ای است که شاید اشتباهی فهمیده شود. آربیتراژ به این معنی نیست که ارزان بخرید و گران بفروشید؛ بلکه به معنی خرید ارزان و فروش گران بطور همزمان است. برای مثال فرض کنید که دیوید یک بیت کوین را از اکسچنج GDAX می‌تواند به قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار خریداری کرده و همزمان آن را در اکسچنج Gemini به ۱۰,۱۰۰ دلار بفروشد و ۱۰۰ دلار سود ببرد. خرید او در GDAX قیمت‌ها را بالا می‌برد (بدون در نظر گرفتن دیوار فروش) و فروش آن بیت کوین در Gemini سبب کاهش قیمت‌ها می‌شود. (بدون در نظر گرفتن دیوار خرید)
این عمل ساده که با انگیزه اقتصادی محکمی نیز همراه است، سبب تثبیت قیمت بیت کوین در یک بازه قیمتی، در تمامی اکسچنج‌ها می‌شود.

اگر مفاهیم توضیح داده شده هنوز هم برایتان گنگ بود، می‌توانید با گوگل کردن و خواندن مطالب بیشتر در این باره، با آن‌ها بیشتر آشنا شوید. قبل از خواندن ادامه‌ این مطلب بهتر است کاملا با این مفاهیم آشنا شده باشید، چرا که ما به افراد بیشتری نیاز داریم که درباره ارزهای باثبات بتوانند به وضوح فکر کنند!

جهت تثبیت نرخ جفت ارز A و B، نیاز است که دو کار انجام شود: اول اینکه دیوار خریدی در یک اکسچنج بین ارز A و B در یک قیمت ثابت به وجود آورده و نگه داشته شود. دوم اینکه دیوار فروشی در همان اکسچنج بین جفت ارز A و B ساخته و مانع از ریزش آن شد. این دیوارهای خرید و فروش، قیمت ارز را در اکسچنج تا زمانی که ارز A و B موجود باشد، ثابت نگه خواهد داشت. اگر اکسچنج‌های دیگر قیمت‌های متفاوتی داشته باشند، با انجام آربیتراژ توسط دلالانی که به دنبال سود بدون ریسک هستند، این قیمت‌ها به تعادل خواهند رسید. در نتیجه قیمت تثبیت شده توسط دیوارهای خرید و فروش پایدار، به وجود خواهد آمد.

سوالی که بوجود می‌آید این است که چه زمانی این نرخ ثابت از بین می‌رود؟ جوابش ساده است. زمانی که ذخیره ارزی برای حفظ دیوارهای خرید و فروش دیگر موجود نباشد. هنگامی که در یک سمت قیمت دیواری وجود نداشته باشد، قیمت بازار در آن جهت حرکت خواهد کرد همانند اتفاقی که برای تمامی ارزها می‌افتد.

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

آیا این نرخ‌های تثبیت شده تاحالا شکسته اند؟ بله! تاریخ پر از این شکست‌ها بوده است. برای مثال این اتفاق برای بات که ارز تایلند است (و چند ارز دیگر) در بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ و همچنین ارز دیجیتال NuBits رخ داده است.

هنگامی که دولتی نرخ ارز خود را نسبت به ارزی دیگر تثبیت می‌کند، اولا باید موجودی کافی از آن ارز خارجی را داشته باشد و از آن برای ایجاد یک دیوار خرید برای ارز خود، در یک قیمت مشخص استفاده کند. دوما باید به اندازه حفظ دیوار فروش در همان قیمت، جهت مبادله ارزی، اسکناس چاپ کند.

قسمت دوم بخش آسان ماجراست چرا که بانک مرکزی مشکلی در تزریق ارزداخلی خود به بازار ندارد. اما قسمت اول بخشی است که انجام آن دشوار است. هنگامی که خزانه دولت از ارز خارجی خالی می‌شود و یا تصمیم می‌گیرد که از این موجودی جهت تثبیت نرخ ارز استفاده نکند، در این صورت نرخ تثبیت شده از بین خواهد رفت.

در نهایت برای درک اینکه نرخ تثبیت شده پایدار خواهد بود یا نه، باید دو موضوع را بررسی کنیم:

ارزش کل موجودی ارز خارجی که دولت آن را در اختیار دارد.

و اینکه آیا دولت تصمیم دارد این ارز را جهت نگه‌داری دیوارهای خرید صرف کند یا نه.

نکته ظریف دیگری که در تبدیل ارز A به ارز B وجود دارد این است که الزامی ندارد که ارز B وجود داشته باشد و در عوض می‌توان هر دارایی ارزشمند دیگری که نقدینگی دارد و به راحتی در بازار قابل معامله است، به جای آن نگه‌داری کرد. برای مثال یک دولت می‌تواند هنگام تبدیل ارزداخلی به دلار، به جای دلار از طلا استفاده کند. تا زمانی که اقدام به پرداخت طلا به ارزش یک دلار در مقابل ارزداخلی خود کند، ( قیمت طلا به دلار فعلی بازار نیز باید در نظر گرفته شود) قادر خواهد بود نرخ تثبیت شده بین ارزداخلی و دلار را ثابت نگه دارد.

مفاهیم گفته شده جهت درک سازوکار ارزهای باثبات الزامی است و اگر لازم است دوباره نگاهی به آن بیاندازید. با همین مفاهیم ساده، بسیاری از طراحی‌هایی که برای ساخت این ارزها ارائه شده است را می‌توان به چالش کشید.

سه روش دستیابی به ارزهای باثبات

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

دوباره باید به این نکته اشاره کنم که هر ارز باثباتی که طراحی می‌شود، در حال پیاده‌سازی یک نرخ ثابت معاملاتی – و معمولا نسبت به دلار – است. کارهایی که در جهت پایداری قدرت خریدِ نرخِ ارزِ شناور (Purchasing Power of a Floating Currency) انجام می‌شود، بسیار پیچیده است و انجام آن در قالب قراردادهای هوشمند، حداقل تا آینده‌ای نزدیک امکان‌پذیر نخواهد بود.

در سیاست پولی، مناظره‌‌ای با قدمت طولانی در باب «سیاست پولی قاعده‌مند یا صلاحدیدی» (Rules versus Discretion) – بحث درباره اینکه بهتر است انسان‌ها با انتخاب‌های اختیاری، مدیریت منابع مالی را انجام دهند و یا اینکه قواعد ثابتی در این زمینه وجود داشته باشد و آن‌ها را به دقت دنبال کرد – وجود دارد که این فرآیند را می‌توان در قالب کد و به صورت اتوماتیک درآورد.

کشورهایی نظیر آمریکا قدرت خرید را با دستکاری نرخ بهره تغییر می‌دهند یا به عبارتی دیگر این کشورها، نیاز به گرفتن مجموعه‌ای از تصمیمات پیچیده که لزوم سیاست پولی صلاحدیدی را می‌رساند، دارند. کشورهایی که ارز خود را نسبت به ارز خارجی می‌سنجند، نیاز به وجود شورای ارزی (Currency board) جهت حفظ موجودی ارز خارجی و خرید و فروش ارزداخلی، دارند.

برای اینکه بتوانیم تشخیص دهیم یک ارز باثبات در آینده موفق خواهد بود یا نه، لازم است طراحی صورت گرفته برای این ارزها را در قالب مفاهیم ذکر شده درک کنیم. در ادامه سه روش دستیابی به این ارزهای باثبات را در قالب مفاهیم سیاست پولی بررسی خواهیم کرد. برای راحتی کار فرض بر این می‌گذاریم که این ارزها، در جهت برقراری نرخ تثبیت شده برابر یک نسبت به دلار هستند.

ارزهای باثبات دارای پشتوانه سنتی

نمونه بارز این دسته: تتر Tether

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

ارز باثبات با پشتوانه سنتی توصیف ساده ای دارد و تنها اجرای آن کمی پیچیده است. صادرکنندگان، هر توکن را به ارزش یک دلار می‌فروشند و تمامی توکن‌های فروخته شده پشتوانه‌ی دلاری در بانک دارند. فروشنده‌ها هر وقت که بخواهند، می‌توانند توکن‌ها را فروخته و دلار را بازخرید کنند. این نوع طراحی بهترین مکانیزم جهت اطمینان‌بخشی بالاست، همانند توکن TUSD که به نگه‌دارندگان آن این اطمینان را می‌دهد که پول کافی برای پشتوانه آن موجود است. این بدان معنی است که صادرکننده توکن، قادر به ایجاد دیوار خریدی به اندازه توکن در گردش، در طول زمان باشد. اگر تیم پروژه بتواند نقش بازیگر قابل اعتماد را بازی کند و دیوار خرید را نگه دارد، نرخ تثبیت‌شده‌ی فوق‌العاده‌ای با دلار به وجود خواهد آمد. برای مثال شورای مالی هنگ‌کنگ در بحران مالی آسیا، با ذخیره دلاری بالایی که داشت سبب شد این کشور از این مهلکه جان سالم به در برده و آسیبی نبیند.

ولی در عمل دو مشکل مهم با اینگونه ارزها وجود دارد :

ریسک طرف معامله: اگر صادرکننده توکن بعد از مدتی، از ایجاد دیوار خرید دست بکشد.

عنوان روزنامه «شرکت ارز دیجیتالی که با ۳ میلیارد سرمایه گریخت» شاید دور از انتظار نباشد! ما همگی به گونه‌ای فکر می‌کنیم که ارزهای باثباتی که پشتوانه بانکی دارند و حتی دولت مطمئنی پشت آن‌هاست، این مشکل را تاحد خوبی حل کرده‌اند. اما بانک‌ها و دولت‌ها در همه جای دنیا مورد اعتماد نیستند.

ریسک مداخله دولت: در صورتی که دولت تصمیم به بستن حساب‌ها کند و یا دولت خارجی قدرتمندی شرکت صادرکننده توکن را تحت فشار بگذارد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

دولت‌ها ظرفیت خوبی برای جلوگیری از مسئله پول‌شویی دارند که نهایتا منجر به بسته شدن چندین ارز دیجیتال در گذشته شده است. (اطلاعات خوبی در این زمینه وجود دارد.) در عمل ممکن است کار به مرحله تصرف اموال شرکت نرسد و تنها روابط بانک با صادرکننده خدشه دار شده ویا از بین رود، چرا که بانک‌ها در تلاشند در پناه حکومت‌های محلی خود قرار گیرند.

این دو مشکل اساسی، منجر به یک تنش بنیادین می‌شوند:

هرچه مکانیزم بازرسی و شفاف‌سازی بهتر باشد، اعتماد بیشتری نسبت به حفظ دیوار خرید و در نتیجه تثبیت نرخ ارز به وجود می‌آید، ولی کار دولت جهت بررسی و تصرف دارایی را راحت‌تر می‌سازد.

هر چه روند بازرسی و شفاف‌سازی شرکت بدتر باشد (روابط بانکی خود را به طور شفاف بیان نکند و به صورت مخفیانه این روابط را انجام دهد و یا بانک اطلاعی از اینکه این سرمایه برای یک شرکت ارزدیجیتالی است، نداشته باشد.) کار برای دولت سخت‌تر و ردیابی و تصرف این پول مشکل می‌شود. در کنار آن، اعتماد بازار به این شرکت جهت حفظ دیوار خرید و ارزیابی بدهی صادرکننده نیز سخت‌تر می‌شود. حتی اگر کاربران ملزم به احراز هویت گردند، آینده این توکن‌ها در فراسوی مرزها، با محدودیت شدیدی روبرو شده و به خطر می‌افتد.

این مطالب بصورت خلاصه در تصویر آمده است:

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

به نظر هیچ‌کدام یک از این موارد نمی‌تواند نقش ارزباثبات جهانی را ایفا کند. گزینه‌ای که اعتماد کمتری ایجاد می‌کند، قطعا انتخاب نمی‌شود و گزینه‌ای که اعتماد را به همراه دارد نقش خود را به مانند بیت کوین – که قابلیت انتقال در سرتاسر جهان با کارمزد بسیار کم را داشته باشد – نمی‌تواند ایفا کند.
جهت از ریشه کندن دلار و ساخت ارز جهانی جدید، قابلیت انتقال جهانی یکی از مولفه‌های ضورری است.

ارزباثبات با تعهد ضمانت

نمونه بارز این دسته: Maker DAO

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

ارز باثبات با تعهد ضمانت (Collateralized Debt Stablecoins) به سرمایه‌داران، پیشنهاد وام‌هایی که توسط دارایی دیجیتالی آن‌ها پشتیبانی می‌شود را می‌دهد. این دارایی‌های دیجیتال در سیستم به صورت وثیقه درمی‌آیند. کاربران با سپرده‌گذاری این دارایی‌های دیجیتال در یک قرارداد هوشمند، قادر به ایجاد توکن ارزهای باثبات هستند. ارزش توکن‌های تولیدشده باید ارزشی کمتر از وثیقه داشته باشد. برای مثال کاربری مقداری اتر به ارزش ۲ دلار سپرده‌گذاری می‌کند و یک توکن به ارزش یک دلار برداشت می‌کند. کاربر اکنون می‌تواند این توکن را صرف خرید چیزهایی که دوست دارد کند، بدون اینکه وثیقه‌ای که با اتر گذاشته را از دست بدهد. برای اینکه کاربر بتواند از اتری که به عنوان وثیقه گذاشته دوباره استفاده کند، وام دریافتی که با توکن ارز باثبات برداشت کرده را باید پس بدهد. مورد کاربردی برای این نمونه، باز کردن پوزیشن لانگ (Margin-Long) است که برای مثال کاربر یک توکن ۱ دلاری را برای خرید اتر می‌فروشد (در مارجین تریدینگ شما قادر به معامله کردن بیش از موجودی خودتان هستید) و میزان سرمایه‌ای که در اختیار دارد به ارزش ۳ دلار اتر می‌شود (به جای ۲ دلار اتر). حال اگر اتر افزایش قیمت داشته باشد، کاربر بیشتر سود می‌کند و اگر قیمت اتر افت کند، کاربر بیشتر ضرر می‌کند.

اگر شما مطلبی که خواندید را متوجه شدید (در صورتی که فضای ویژه و مفاهیم آن آشنا نیستید ممکن است چند دقیقه‌ای طول بکشد) سوالی که به وجود می‌آید این است که: تنظیم تثبیت نرخ ارز کجای این قصه اتفاق می‌افتد ؟! در سیستم Maker برای این سوال سه جواب وجود دارد.

اولین مورد و راحت‌ترین آن‌ها از لحاظ فهمیدن این است که در صورت ریزش ارزش وثیقه‌های گذاشته شده (در مثالی که زده شد قیمت اتر را در نظر بگیرید) یا اتفاقات نظیر این، توسط گروهی که می‌توانند قیمت این ارزهای دیجیتالی را دستکاری کنند (پایین آوردن شدید قیمت‌ها) ، احتمال دارد سیستم از بین برود. اگر این اتفاق بیافتد، دارندگان توکن‌های ارزباثبات قابلیت معامله توکن‌های یک دلاری‌شان را با دارایی‌های دیجیتالی خواهند داشت. (سیستم دوباره به کار می‌افتد، در واقع سیستم برای همیشه از بین نخواهد رفت) از آنجایی که اجازه معامله این توکن‌ها با دارایی‌های دیجیتال وجود دارد، دلالان بازار علاقه‌مند به خرید این توکن‌ها در صورت کاهش قیمت آن‌ها به زیر یک دلار، خواهند بود. این علاقه دو دلیل دارد : اولا اینکه، این توکن‌ها را هنگام رشد دوباره قیمت‌ها، به یک دلار بفروشند و دلیل دوم این است که با این توکن‌ها در صورت ادامه‌یافتن روند نزولی قیمت‌‌‌‌ها، دارایی‌های دیجیتالی به ارزش یک دلار بخرند.

به صورت تئوری دلالان بازار یک دیوار خرید در قیمتی اندکی پایین‌تر از یک دلار ایجاد خواهند کرد و تا زمانی که سرمایه این کار را در اختیار داشته باشند این دیوار پابرجا خواهد ماند.

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

مشکل این مکانیزم این است که مقدار سرمایه موجود این معامله‌گران، به سختی قابل محاسبه است. پس سرمایه‌ای که برای ساخت دیوار خرید شکل می‌گیرد شاید به اندازه کافی بزرگ باشد، شاید هم نباشد. احتمال اینکه مقدار آن با توجه به رویکرد بازار و رخدادها تغییر کند و دلالان سرمایه‌های خود را جابه‌جا کنند، نیز وجود دارد. چرا که این افراد مانند شوراهای ارزی، تعهدی به تثبیت این نرخ ندارند. آن‌ها دلالانی هستند که به دنبال سودکردن می‌باشند و ریسک انجام این کار این است که نیاز به سرمایه‌ای دارد که احتمال دارد برای مدتی طولانی نتوان از آن استفاده کرد.

دومین مورد این است که اگر ارزش وثیقه گذاشته شده به اندازه کافی سقوط کند، سیستم به طور خودکار اجازه برداشت توکن را نمی‌دهد. سیستم این کار را با بازخرید کردن توکن‌ها در مزایده با استفاده از وثیقه‌ها و نابود کردن این توکن‌ها و نهایتا آزادسازی وثیقه وام‌گیرندگان انجام می‌دهد.

پروتکل به صورتی است که این کار را در هر قیمتی که توکن در آن قرار دارد انجام بدهد که در نهایت سبب ایجاد فشار بر روی افزایش قیمت توکن‌ها می‌شود. (توجه شود که این کار به معنی ایجاد دیوار خرید در یک قیمت خاص نیست.) با در نظر گرفتن این فرضیه که قیمت وثیقه‌ها به سرعت کاهش نمی‌یابد، (که این فرضیه می‌تواند بعدا مشکل‌ساز شود) مشکل اصلی ناشی از این خواهد بود که موجودی این توکن‌ها کاهش یافته و قیمت بازار به دلیل درخواست برای خرید این توکن‌ها – بدون در نظر گرفتن خرید سیستم – رو به افزایش می‌باشد. (در حالی که قیمت دیگر ارزهای دیجیتال در حال کاهش است). نهایتا می‌توان نتیجه گرفت که هم بازار و هم سیستم منجر به افزایش قیمت توکن‌ها می‌شوند و کمکی به تثبیت قیمت آن نمی‌کنند.

سومین و به نحوی نامحسوس‌ترین مورد، زمانی است که وام‌گیرنده بعد از دریافت توکن‌، آن‌ها را می‌فروشد و تمایل به بازخرید این توکن‌ها در قیمت کمتر برای بازپرداخت وام خود با هزینه‌ای کمتر دارد. بگذارید این را با مثال برایتان توضیح دهم. فرض کنید که شما ۲ دلار اتر به عنوان وثیقه دارید و یک توکن دریافت می‌کنید و با آن توکن خریدی انجام می‌دهید. سپس قیمت توکن در بازار به ۹۵ سنت افت می‌کند. حال شما می‌توانید این توکن را در قیمت کمتری بازخرید کنید و وام خود را با توکن‌های خریداری شده پس بدهید و اتر ۲ دلاری خود را پس بگیرید. در اصل شما در این پروسه ۵سنت سود کرده‌اید. همه وام‌گیرندگان در این فرآیند انگیزه‌ مشابهی دارند و تا زمانی که آن‌ها توکن‌های خود را به ارزش ۱ دلار فروخته باشند، دیوار خریدی در قیمتی کمتر از ۱ دلار تشکیل خواهد شد.

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

مشکل این مکانیزم به این صورت است که همه این وام‌گیرنده‌ها وثیقه‌های خود را با فروش توکن‌های یک دلاری آزاد نکرده‌اند. مثلا اگر قیمتی که توکن‌ها را فروخته‌اند ۰.۹۵ تا ۱.۰۵ دلار در نظر بگیریم، همه‌ آن‌ها این انگیزه مشابه را خواهند داشت اما نسبت به قیمتی که توکن‌ها را با گذاشتن وثیقه به دست آورده‌اند. پس به جای ایجاد شدن دیوار خرید قدرتمندی در قیمت یک دلار، این مکانیزم منجر به تولید ابری از قیمت‌های درخواستی متفاوت در بازه قیمتی ۱ دلار خواهد شد. مفهوم جالبی است … نه ؟! اما چیزی نیست که با آن بتوان نرخ معاملاتی ارز را تثبیت کرد. اگر این ابر شروع به نوسان کرده و افراد بیشتری درصدد آزادسازی وثیقه‌ها و فروش توکن‌ها برآیند و قیمت‌ها از ۱ دلار فاصله بیشتری بگیرند، نگرانی از بابت نوسانی که منجر به تشدید خود می‌شود و در پروتکل ارزهای باثبات باید از این امر پرهیز شود، به وجود خواهد آمد.

طراحی Maker نشان از غیرمتمرکز بودن آن دارد. (جدا از گروه کوچکی از افراد که قصد پایین آوردن این سیستم را دارند، که این گروه نیز یحتمل به صورت غیرمتمرکز بین نگه‌دارندگان توکن وجود خواهد داشت) ولی مشکلی که وجود دارد، ناممکن بودن پیاده‌سازی سیستمی برای تنظیم نرخ ثابت ارز خواهد بود. پس پیش‌بینی می‌شود خواسته کاربران برای پایداری قیمت‌ها توسط نوسان‌های قیمتی بی‌جواب بماند و این نیاز در نقطه‌ای دیگر توسعه داده شود.

پس این روش نیز جهت دستیابی به نسل بعدی ارزهای باثبات، بی‌فایده خواهد بود.

ارزهای باثبات با پشتوانه رشد در آینده

ارزدیجیتال برجسته در این زمینه: Basis

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

این نوع ارز، بخشی از حجم بازار افزایش‌یافته خود در آینده را به معامله‌گران بازار پیشنهاد می‌دهد، به شرطی که این معامله‌گران در صورت لزوم، سرمایه لازم جهت تثبیت نرخ ارز را به بازار تزریق کنند.

این طراحی چند سال قبل در مقاله‌ای توسط آقای رابرت سمز مطرح شد. هرچند مدل ارائه شده توسط آقای سمز ناقص بود، اما این طراحی در ادامه تکمیل شد.

در طراحی اصلی، از دو توکن استفاده شده است، توکن باثبات (Stablecoin) و توکن سهمیه‌ای (Share Coin).

هنگامی که قیمت توکن ارز باثبات از حد مشخص شده‌ای فراتر می‌رود، سیستم به صورت اتوماتیک توکن‌ باثبات تولید می‌کند و آن‌ها را به مزایده می‌گذارد. ارزی که با آن می‌توان در این مزایده شرکت کرد، توکن سهمیه‌ای می‌باشد. (تنها دارندگان توکن سهمیه‌ای می‌توانند در این مزایده شرکت کنند و پیشنهاددهنده‌گان با بیشترین مبالغ دارندگان توکن‌های جدید باثبات خواهند بود). در صورتی که با افزایش این توکن‌ها قیمت توکن باثبات افت کند و از حد مشخص پایین‌تر رود، در اینصورت سیستم به طور عکس کار کرده و توکن‌های سهمیه‌ای تولید می‌کند و آن‌ها را در مزایده به دارندگان توکن‌های باثبات می‌فروشد. با این عمل موجودی توکن‌های باثبات در بازار کاهش یافته و قیمت به حد مشخص شده برمی‌گردد.

چه لزومی دارد که مردم توکن‌های سهمیه‌ای را بخرند ؟

ایده کلی به این صورت است که شما ارزهای باثبات خود را با N توکن سهمیه‌ای می‌توانید معامله کنید و دوباره آن توکن‌های سهمیه‌ای را با تعدادی بیشتر از N توکن باثبات برای هنگامی که سیستم نیاز به افزایش موجودی جهت موج بعدی تقاضا دارد، معامله کنید

این یک طراحی جالب است که به ضمانت خارج از سیستم احتیاج ندارد. همه چیز در داخل خود سیستم است. سوالی که شاید پیش آید این است که اگر در حال پیاده سازی یک نظام برای تثبیت نرخ ارز هستیم، اندوخته سیستم کجاست؟
چگونه با استفاده از مفاهیمی که توضیح داده شد، اعتمادپذیری به این نظام تثبیت نرخ ارز را می‌توان فهمید؟

ما می‌توانیم این طراحی را در قالب مفاهیم توضیح داده شده نیز بررسی کنیم. دلیلی که میزان اندوخته برای ما اهمیت دارد این است که بدانیم چه مقدار از موجودی ارز تبدیل شده را جهت پاسخگویی به کاهش تقاضا می‌توان کم کرد. در این سیستم، کمترین میزان موجودی حاصل شده، برابر با میزان ارزش دلاری توکن‌های سهمیه‌ای است که قابلیت تولید شدن و فروخته شدن در ازای توکن باثبات را در هر زمان دارند. بهتر است به آن «موجودی ضمنی» (Implied reserve) بگوییم.

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

موجودی ضمنی از سرمایه‌ی معامله‌گران تشکیل شده است. می‌توانید اینطور تصور کنید که در بازار بسیاری از مردم و بات‌های تریدر آماده خریدن توکن‌های سهمیه‌ای در مزایده‌ای تحت شرایط مناسب هستند؛ چیزی که سبب ساختن دیوار خرید در این مکانیزم می‌شود از این قرار است. زمانی که قیمت توکن باثبات به کمتر از ۱ دلار می‌رسد، سیستم شروع به حراج توکن‌های سهمیه‌ای می‌کند. برای اینکه بتوان این توکن‌ها را خرید به توکن‌های باثبات نیاز دارید و در این صورت با خریده شدن این توکن‌ها زیر قیمت یک دلار دیوار خریدی ایجاد می‌شود.

مشکل اساسی این طراحی در این است که اگر معامله‌گران علاقه خود به توکن سهمیه‌ای را از دست بدهند، نرخ تثبیت شده به هم خواهد خورد. این قضیه مشابه زمانی است که یک ملت تصمیم به ذخیره ارز می‌گیرند و آن را جهت تثبیت نرخ ارز خرج نمی‌کنند. اگر معامله‌گران احتمال رشد حجم بازار (Market Cap) توکن باثبات را بالا در نظر گیرند، این اتفاق محتمل نخواهد بود چرا که درک بازار این گونه است که همیشه با خرید توکن‌های سهمیه‌ای در قیمت‌های مختلف می‌توان پولی به جیب زد. اما مشکل جایی است که در مراحل اولیه اجرای این نوع ارز باثبات، رشد حجم بازار آن محتمل به نظر نمی‌رسد.

این نوع ارز جهت مقابله با این مشکل باید مشکل مقبولیت در ابتدای کار را حل کند و به حدی از مقبولیت برسد که رشد آینده آن قطعی به نظر آید. درصورتی که بتواند بر این مشکل فائق آید، آینده‌ای درخشان با پایداری بی‌نظیر در انتظارش خواهد بود اما در غیر اینصورت شکست فاجعه‌باری خواهد خورد.

در ابتدا اشاره شد که Basis یکی از امیدوارکننده‌ترین پروژه‌ها در این زمینه است و مشکلات ناشی از عدم مقبولیت در آن در نظر گرفته شده است. در صورتی که این نوع ارز به تعادل پایداری برسد، مزایایی نظیر غیرمتمرکز بودن و مقیاس‌پذیری بالا هنگام افزایش تقاضای توکن را خواهد داشت اما به دلایلی که گفته شد، بسیاری از پروژه‌ها در این زمینه مطمئن به نظر نمی‌رسند و احتمال اینکه نماینده ارز باثبات جهانی در آینده باشند نیز بسیار کم است.

مسئولیت بزرگ تولیدکنندگان ارز باثبات

سال 2018، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

ساخت یک ارز باثبات با ساخت توکن‌های دیگر بسیار متفاوت است. برای یک توکن عادی انتظار نوسانات شدید در بازار می‌رود اما این قضیه برای این ارزها متفاوت است. کاربران از این ارزها انتظار دارند که قیمت ثابتی داشته باشد و از آن برای ذخیره ارز هنگامی که نمی‌خواهند سرمایه‌هایشان را از دست دهند، استفاده می‌کنند.

به نظر من کسانی بیشترین سود را از یک ارز باثبات در جهان خواهند برد که دسترسی به هیچ ارز باثباتی در حال حاضر ندارند و یا پول زیادی برای شروع سرمایه‌گذاری در اختیار ندارند. اگر یک ارزباثبات به حد بالایی از مقبولیت برسد و ناگهان نابود شود، ضربه بسیار مهلکی به بسیاری از مردم خواهد زد. در دنیای امروزِ ارزهای دیجیتال، که توکن‌های بی‌ارزش بیشماری جهت نابودی سرمایه معامله‌گران وجود دارد، طراحی و ساخت نسنجیده توکن‌های باثبات ضربه‌ای بزرگ به تن این بازار نوپا خواهد زد.

به عقیده من ارزهای باثبات اولین ارزهای معرف دنیای کریپتو برای مردم در سطح جهان خواهد بود و در صورتی که اولین تجربه منجر به سلب اعتماد مردم و ایجاد مشقت اقتصادی شود، برای دنیای ارزهای دیجیتال گران تمام خواهد شد.

این موضوع دلیل بر ورود با احتیاط به این حوزه است. ارزهای باثبات در سال اخیر به موضوع مهمی تبدیل شده‌اند و در حال جمع‌آوری سرمایه‌ای انبوه در سال ۲۰۱۸ می‌باشند. مشکلات دیگر این حوزه جاه طلبی و یا کلاهبرداری سرمایه‌گذاران و صادرکنندگان توکن برای سود بردن از این پروژه هاست. ناسازگاری‌هایی که بین خواسته سرمایه‌گذاران و اهداف پروژه وجود دارد، بیانگر این موضوع است که جهت موفقیت پروژه باید تصمیماتی بدون دخالت انگیزه‌های اقتصادی سرمایه‌گذاران گرفته شود.

منبع: hackernoon

سال ۲۰۱۸، سال ارزهای دیجیتال با ثبات

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک

۲۶ جولای به عنوان یکی از تاریک‌ترین روزهای فیس بوک در تاریخش ماندگار خواهد شد. حداقل برای سهام‌دارانش که اینطور خواهد بود!

این روز یکی از ۵ شنبه‌های دیگر تابستان بود اما یک تفاوت بزرگ وجود داشت. غول شبکه‌های اجتماعی بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار از ارزش سهامش را از دست داده بود؛ بیشترین سقوط سهام برای یک کمپانی بزرگ که در طول یک روز می‌توانست اتفاق بیافتد.

گزارشی که فیس‌بوک در سه ماهه‌ دوم سال درباره فروش‌‌های شرکت و رشد کاربرانش منتشر کرد و به خاطر کمبود تحلیلی که در آن وجود داشت، همچنین رسوایی‌های اخیر این شرکت و انتقادهایی که به حفظ حریم خصوصی کاربرانش بر آن وارد بود، دلایلی بودند که در نهایت منجر به سقوط سهام این شرکت شد.

اما همینطور که این شرکت بدترین روز تاریخش را سپری می‌کرد، جامعه کریپتو نیز تلخی این سقوط را به کام فیس‌بوک دوچندان کرد.

اگر درباره اینکه این سقوط چه ارتباطی با جامعه ارزهای دیجیتال دارد تعجب کرده‌اید، جواب این سوال ساده است: همه چیز با مقایسه ارزش فیس‌بوک و بیت کوین آغاز شد.پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک

البته حامیان ارزهای دیجیتال نیز به سادگی از کنار این قضیه عبور نکردند و جواب انتقاد نوسان‌های شدید ارزهای دیجیتال و حامیان بازارهای مالی سنتی را اینگونه دادند:

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک


قیمت شکننده فیس‌بوک در بازار سهام این اجازه را به برخی کاربران داد که نوسان بازار ارزهای دیجیتال را با آن مقایسه کنند. به طوری که این کاربر توییتر بیت کوین را «یک دارایی پایدار» در مقایسه با فیس‌بوک عنوان کرد.

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک


اگر فیلم شبکه اجتماعی به کارگردانی دیوید فینچر را دیده باشید، متوجه دشمنی بین مارک زاکربرگ و برادران وینکلواس شده‌اید. برادرانی که ادعا کردند مارک زاکربرگ ایده آن‌ها را برای ساخت یک شبکه اجتماعی دزدیده است. جامعه کریپتو این برادران را که هم اکنون جزو سرمایه‌گذاران بزرگ حوزه ارزهای دیجیتال و موسس صرافی Gemini هستند، در توییت‌های خود مورد خطاب قرار دادند.

(گفتنی است که در هفته اخیر درخواست برادران وینکلوس برای پذیرش ETF بیت کوین، بار دیگر از جانب SEC رد شد)

این خطاب در قالب کلماتی نظیر «انتقام شیرین» انجام شد.

در یکی از این توییت‌ها یکی از کاربران اظهار داشت که اگر برادران وینکلواس تمام بیت کوین‌های خود را بفروشند تغییری در بازار ارزهای دیجیتال به وجود نمی‌آید، اما اگر مارک زاکربرگ قصد فروش سهام فیس‌بوکش را داشته باشد، فیس‌بوک نابود می‌شود.

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک


البته عده‌ای هم از مقایسه بین ارزهای دیجیتال و فیس‌بوک استقبال نکردند.

برخی کاربران اظهار کردند که مقایسه بیت کوین و فیس‌بوک کار اشتباهی است و نتیجه‌ای ندارد.

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوکپوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک


سهام فیس‌بوک در زمان نوشتن این خبر، در بازیابی ارزش از دست رفته خود ناکام مانده، اما اینطور که به نظر می‌رسد سقوط آن فعلا متوقف شده و به منتقدان فیس‌بوک فرصتی داده تا نفس خود را برای تاختن دوباره به این شرکت بزرگ تازه کنند.

منبع: coindesk

پوزخند جامعه ارزهای دیجیتال به سقوط سهام فیس‌بوک