ارز دیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

ارز دیجیتال

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

اینترنت باز هم در حال تغییر است.

در طی دهه‌ی گذشته، خدمات اینترنتی بیش‌ از پیش به‌سوی تمرکزگرایی سوق پیدا کرده‌اند.تعداد انگشت‌شماری از شرکت‌ها بر پلتفرم‌هایی که ما برای جستجوی اطلاعات، ذخیره‌ی داده‌های شخصی، مدیریت هویت آنلاین خودمان و نیز روابط عمومی و خصوصی از آنها استفاده می‌کنیم نظارت دارند. همزمان، گروهی از فناوری‌های به‌ظاهر غیرمرتبط از پیام‌های رمزنگاری‌شده گرفته تا پول دیجیتال در حاشیه‌ی فناوری در حال توسعه هستند. در این جامعه‌ی بی‌قاعده، نسل سوم وب (web 3.0) مفهومی است که می‌تواند چشم‌اندازی از یک اینترنت جدیدتر و بهتر را به ما عرضه کند. اینترنتی که در آن پرداخت‌ها و پول به‌صورت دیجیتال هستند، برنامه‌های کاربردی غیرمتمرکز با برنامه‌های متمرکز رقابت می‌کنند و کاربران کنترل بیشتری روی هویت و داده‌های خودشان دارند.

بااین‌حال، ما تلاش می‌کنیم معنا و مفهوم واقعی این چشم‌انداز را توضیح دهیم. نسل سوم وب چگونه می‌تواند از دوره‌های پیشین اینترنت متفاوت باشد؟ تمرکززدایی چیست و چرا اهمیت دارد؟ این فناوری‌های جدید واقعا چه کاربردی می‌توانند داشته باشند؟ سال‌هاست تلاش می‌کنیم زیرساخت‌هایی را ایجاد کنیم که بلاک چین را مقیاس‌پذیرتر کند. اما واقعا چه کسی و برای چه منظوری از این زیرساخت استفاده خواهد کرد و اصلا چرا باید کسی به آن اهمیت بدهد؟

در این مقاله می‌خواهیم با بیانی روشن و ساده، مفهوم نسل سوم اینترنت را توضیح دهیم. ابتدا به ایده‌ی اصلی بسیاری از پرو‌ژه‌هایی که نسل سوم وب را شکل می‌دهند خواهیم پرداخت و در ادامه سه روند اساسی آن را بررسی خواهیم کرد.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

قرار نیست این مطلب چیزی را درباره‌ی آینده پیش‌بینی کند.

اصلا آینده مشخص نیست: ما باید برای رسیدن به دنیای مطلوب‌مان انتخاب‌های درست انجام دهیم. آینده‌ای که کاملا مقرون‌به‌صرفه و ارزشمند باشد. آینده‌ای که راه را برایمان روشن کند تا بدانیم باید از کدام مسیر حرکت کنیم.

اصلاحات در نسل سوم وب

اینترنت تا به‌امروز نسل‌های چشمگیری را پشت‌سر گذاشته است. در گذار از نسل اول و دوم، عملکرد، ویژگی‌ها و مقیاس اینترنت گسترش یافت. از وب‌سایت‌های متنِ ساده به سرویس‌های پخش ویدیو رسیدیم. صفحات وبِ استاتیک جای خودشان را به برنامه‌های کاربردی با ویژگی‌های عالی دادند. پیام‌رسان‌های معمولی به شبکه‌های اجتماعی جهانی با سیاست و فرهنگ نوین تبدیل شدند.

هر چه وب بالغ‌تر شد، ما نیز همپای آن بیشتر از قبل پیشرفت کردیم تا اینکه در حال حاضر فقط به تعداد کمی از شرکت‌های بزرگ مانند گوگل و فیسبوک وابسته هستیم. گوگل سریع‌ترین و راحت‌ترین موتور جستجو را ایجاد کرد و کنترل بیش از ۷۴% کل ترافیک جستجو را در اختیار دارد. فیسبوک نیز محبوب‌ترین شبکه‌ی اجتماعی را ایجاد کرد و کنترل هویت آنلاین بیش از ۲/۲ میلیارد نفر را به‌دست گرفت.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

نسل سوم وب با همه‌ی نسل‌های گذشته تفاوت دارد. هدف اصلی نسل سوم وب، افزایش سرعت، بهبود عملکرد یا راحتیِ بیشتر نیست. اتفاقا برعکس، بسیاری از برنامه‌های کاربردی این نسل (حداقل تا به‌امروز) سرعت و راحتی کمتری نسبت به محصولات موجود دارند.

به‌جای آن، نسل سوم وب به قدرت توجه دارد. مسأله‌ی اصلی در نسل سوم این است که چه کسی (یا کسانی) بر فناوری‌ها و برنامه‌های کاربردی که ما هر روز از آنها استفاده می‌کنیم نظارت خواهد کرد. نسل سوم وب می‌خواهد روند پویایی را که دهه‌ی گذشته‌ی اینترنت را شکل داده است (تلاش برای ایجاد تعادل بین راحتی در استفاده و نظارت) متوقف کند. ما چنان به این پویایی عادت کرده‌ایم که به‌نظر می‌رسد دوری از آن اجتناب‌ناپذیر است. البته این درست است که استفاده از اینترنت در اصل به منزله‌ی تحت کنترل قرار گرفتن است و عضویت در شبکه‌های اجتماعی درواقع فرقی با فروختن اطلاعات شخصی به تبلیغ‌کنندگان یا حتی بدتر از آنها ندارد. اما مگر راه دیگری هم برای آن هست؟

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

نسل سوم وب این فرضیه را رد می‌کند. چرا ما نتوانیم از مزایای نوعی از اینترنت بهره‌مند شویم که در آن نیازی به دادنِ بیشترین قدرت به تعداد محدودی از شرکت‌ها نباشد؟ این روند پویا فقط محصول فناوری کنونی و انتخاب‌هایی است که ما در این مسیر انجام داده‌ایم؛ بنابراین چیزی نیست که نتوان آن را تغییر داد.

نسل سوم وب حرکت به‌سوی ایجاد فناوری‌های متفاوت و انتخاب‌های بهتر است. ما تصمیم نداریم آن را جایگزین وب کنیم، بلکه می‌خواهیم همان وب را با تغییر در ساختار بنیادین آن عرضه کنیم. این یک انقلاب نیست، نوعی اصلاحات است.

پروژه‌های نسل سوم وب ممکن است متفاوت باشند، اما به‌هرحال همه‌ی آنها زمینه‌ای مشترک را ارائه می‌کنند. نسل سوم وب از گروهی از فناوری‌هایی تشکیل شده است که ساختار نظارت بر اینترنت را از نو تنظیم می‌کنند. این فناوری‌ها شامل پروژه‌های مالی (ارزهای دیجیتال)، فناوری‌های ارتباطات اساسی (پیام‌های رمزنگاری شده)، پروژه‌هایی که کاربردهای عمومی‌تر برای کاربران دارند و واسطه‌ها را حذف می‌کنند (شبکه‌های اجتماعی باز و بازارهای همتا به همتا) و زیرساخت حیاتیِ اینترنت (DNS غیرمتمرکز) هستند.

نسل سوم وب بسیار فراتر از ارزهای دیجیتال، بلاک چین‌ها و محصولات دیگر اقتصاد رمزپایه است و هر فناوری که به اصلاح شدن اینترنت متمرکز کمک کند را دربر می‌گیرد. به‌کمک این اینترنت جدید، کاربران می‌توانند روی زندگی دیجیتال‌شان کنترل بیشتری داشته باشند. بااین‌حال ما بر این باوریم که این فناوری‌ها مهم‌ترین و بیشترین سهم را در روند کنونی نسل سوم وب دارند و به‌همین‌دلیل در این مقاله روی آنها تمرکز خواهیم کرد.

سه روند برای نسل سوم وب

در این مطلب سه روند نسل سوم وب را بررسی می‌کنیم. این بررسی نشان خواهد داد که این روندها چگونه ممکن است با گذشت زمان توسعه یابند. این سه روند به شرح زیر هستند:

  • اول، پول ماهیتی کاملا اینترنتی خواهد داشت.
  • دوم، برنامه‌های کاربردی «غیرمتمرکز» به کاربران خدماتی جدید ارائه خواهند داد.
  • سوم، کاربران روی هویت و داده‌های دیجیتال‌شان کنترل بیشتری خواهند داشت.

به‌خاطر داشته باشید که هر یک از این روندها بر پایه‌ی حدس و گمان هستند. نسل سوم وب به‌ناچار فناوری‌ها و برنامه‌هایی را دربرمی‌گیرد که غیرقابل پیش‌بینی هستند و تقریبا می‌توان گفت تصور آنها در حال حاضر کمی برایمان مشکل است.

پول !

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

پول در نسل سوم وب کاملا اینترنتی خواهد شد.

در گذشته، اینترنت برای نظام مالی سنتی آفلاین چیزی بیشتر از یک پورتال (درگاه) نبود. اما ارزهای دیجیتال همان‌طور که از نام آنها برمی‌آید، دیجیتال هستند. بنابراین برای انجام یک تراکنش ارز دیجیتال، نیازی به ارتباط با سیستم‌های آفلاین نیست و فقط ارسال یک پیام اینترنتی کافی است.

بیشتر بخوانیدبه‌زودی ما در دنیایی زندگی خواهیم کرد که در آن پول فقط به اینترنت نیاز خواهد داشت

  • در حال حاضر ارسال و دریافت تراکنش‌ها کاری است که فقط با یک نرم‌افزار به‌راحتی انجام می‌شود. اما با تعمیم آن، هر فرد می‌تواند با اتصال به اینترنت و داشتن یک تلفن این کار را انجام دهد.
  • پرداخت دیجیتال مدل‌های جدیدی از کسب‌وکار را ارائه می‌کند که در گذشته عملا امکان‌پذیر نبود. این مدل‌ها هزینه‌های برخی از تراکنش‌ها را کاهش خواهند داد (مانند انتقال پول به اقصی نقاط جهان)، کاربردهای جدیدی را ارائه خواهند کرد (مانند پرداخت پول از طریق دستگاه‌های پرداخت) و در انبوهی از بازارهای جدید در دسترس مردم خواهند بود (برای افرادی که در گذشته نمی‌توانستند به نظام‌های مالی سنتی دسترسی داشته باشند.)
  • اصلی‌ترین عملیات مربوط به امور مالی (مانند وام‌دهی، فعالیت‌های مشتقه و مبادلات) الزامات برنامه‌های مالی پیچیده‌تری را به شیوه‌ای فراهم می‌کند که هرکسی می‌تواند از آن استفاده کند.
  • همچنان‌که فناورها به اکتشاف در فضای طراحی‌شده‌ی اقتصاد رمزپایه مشغول هستند، انواع جدیدی از پول را ایجاد خواهیم کرد. البته در حال حاضر فقط شروع به بررسی احتمالاتی مانند توکن‌های پروتکل و دارایی‌های دیجیتال غیر قابل جایگزینی کرده‌ایم.
  • موج سوم انقلاب تکنولوژی !

ساتوشی ناکاموتو روشی را اختراع کرد که در آن شبکه‌ای از ارزها و پرداخت‌ها به نظارت از سوی یک نهاد مرکزی نیاز نداشته باشد، به‌همین دلیل ارز دیجیتال به‌وجود آمد. بیت کوین به‌این دلیل غیرمتمرکز است که افراد و نهادهای مختلفی از شرکت‌های ماینینگ بزرگ گرفته تا اپراتورهای اعتبارسنج فردی و توسعه‌دهندگان اصلیِ پروتکل آن را کنترل می‌کنند. همه‌ی آنها به روش‌های مختلف و در درجات مختلف بر این شبکه تأثیرگذار هستند، اما هیچ‌یک از آنها قدرت انحصاری ندارد.

تمرکززدایی مفهوم اصلی نسل سوم وب است، اما بیشتر شبیه یک شعار است تا یک توصیف فنی دقیق. تمرکززدایی به طیف گسترده‌ای از امکانات اشاره می‌کند. آیا پلتفرمی که از سوی ۲۰ نهاد کنترل می‌شود غیرمتمرکز است؟ ۱۰۰ نهاد چطور؟ ۱۰,۰۰۰ نهاد چه؟ اصلا ما از چه نوع تمرکززدایی صحبت می‌کنیم؟

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

تمرکززدایی یک مفهوم باینری نیست. می‌توان آن را به خطی جهت‌دار در امتداد طیفی از امکانات تشبیه کرد. گفتن اینکه یک سامانه باید غیرمتمرکز باشد کمی شبیه این است که بگوییم می‌خواهیم یک پل روی یک رودخانه بسازیم و می‌خواهیم «بزرگ» باشد. مشکلی در این جمله وجود ندارد، اما آیا این اطلاعات کامل و مفید هستند؟ مسلما نه. برای ساخت این پل، باید این را هم بدانیم که روی کدام رودخانه و با چه وسعتی باید ساخته شود و نیز تا چه ظرفیتی از بار را باید تحمل کند.

هدف نسل سوم وب این نیست که همه‌ی سامانه‌ها را تا جایی‌که امکان دارد غیرمتمرکز کند. منظور از تمرکززدایی در نسل سوم وب این است که بتوانیم در امتداد این طیف، اهداف دیگری را هم کشف کنیم. اینکه چه درجه‌ای از تمرکززدایی مفید یا ضروری است، به کاربردهای آن بستگی خواهد داشت. به‌عنوان یک نمونه، بیت کوین تا اندازه‌ای غیرمتمرکز است که سانسور پرداخت‌ها و نیز تغییر پارامترهای اساسی در آن بسیار دشوار می‌شود. این یک سیاست پولی ضد تورمی (deflationary monetary policy) است که در آن مقدار کل بیت کوین به‌شکل دائمی محدود در نظر گرفته شده است. دیگران نیز تلاش خواهند کرد ارزهای جهانی مشابهی که از ویژگی تمرکززدایی بهره می‌برند ایجاد کنند. به‌عنوان مثال می‌توان از کوین‌هایی مانند Dai نام برد که تلاش می‌کنند مشکل بی‌ثباتی را حل کنند.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

از آنجایی‌که بیت کوین اولین ارز دیجیتال بوده است، اغلب به‌عنوان تنها طراحی ممکن برای ّارز دیجیتال در نظر گرفته می‌شود. در نتیجه، می‌توان گفت «ارز دیجیتال» دیدگاه‌های سیاسی خاص درباره‌ی پول (مانند مزایای ارزهای ضدتورمی) را دربرمی‌گیرد.

طراحی‌های ممکن زیادی برای یک ارز دیجیتال وجود دارد که ممکن است به‌دردِ اهداف متفاوتی بخورد و نباید از اهمیت این موضوع غافل شد. علاقه‌مندان به بیت کوین بر این باورند که هدف ارز دیجیتال پیاده‌سازی سیاست پولی موردنظر آنها است. چنین تفسیری شاید بیش‌ازحد خودبینانه باشد. اما برخی دیگر کمی فروتنانه‌تر آن را تفسیر می‌کنند و می‌گویند نوآوری اصلی ارزهای دیجیتال این است که افراد می‌توانند هر رویداد دلخواهی را در سیاست پولی که برایشان انتخاب شده است برگزینند. تنها چیزی که بدان نیاز دارند اتصال به اینترنت و تلفن است.

برنامه‌ها و خدمات غیرمتمرکز

محصولات و خدمات اینترنتی امروزی از سوی شرکت‌های خصوصی تولید و کنترل می‌شوند. بیشتر برنامه‌های کاربردی اینترنتی که استفاده می‌کنید، از سوی یک نهاد قانونی کنترل می‌شوند. این نهادها افرادی را استخدام می‌کنند تا روی این برنامه‌ها کار کنند، خودشان تصمیم می‌گیرند که کدام ویژگی‌های این برنامه‌ها اولویت دارند، سرورهایی را که داده‌های این برنامه‌ها روی آن قرار دارند کنترل می‌کنند و آن‌دسته از کُدهایی را که باید در محصول نهایی قرار گیرد تعیین می‌کنند.

نسل سوم وب به ما نوید می‌دهد که ممکن است گزینه‌های دیگری نیز وجود داشته باشد. شاید ما بتوانیم محصولات و خدماتی را ایجاد کنیم که توسط هیچ شرکتی کنترل نمی‌شوند، اما در مقایسه با همتایان متمرکز همچنان مفید واقع می‌شوند. همان‌طور که درباره‌ی بیت کوین دیدیم چگونه این محصولات غیرمتمرکز می‌شوند، هرچند دلایل منطقی این تمرکززدایی و مزایایی که ارائه می‌دهد ممکن است بسیار متفاوت باشد.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

برای نمونه می‌توانید یک «پلتفرم غیرمتمرکز» را در نظر بگیرید. این پلتفرم می‌تواند یک پلتفرم اجتماعی باشد؛ مانند توییتر یا مدیوم که برای کاربرانش این امکان را فراهم می‌کند که محتوایی را به اشتراک بگذارند، در مورد آن نظر بدهند و به محتوایی که می‌پسندند رأی بدهند.

چنین پلتفرمی با سازوکارهایی که دارد، کاربران را تشویق به مشارکت می‌کند. کاربران به جای اینکه فقط مطالب منتشر شده را تأیید کنند یا برای آنها کامنت بگذارند، می‌توانند از این پلتفرم‌ها برای ارسال یا دریافت مبالغ خُرد برای یکدیگر یا حتی حمایت مالی از تولیدکنندگان محتوا استفاده کنند

بهترین کاربران توییتر یا نویسندگان مدیوم به‌شکل مستقیم از طریق همین پلتفرم درآمدشان را دریافت می‌کنند و مجبور نیستند به‌دنبال روش‌های دیگری برای کسب درآمد از شبکه‌ی بزرگ دنبال‌کنندگان‌شان باشند.

حتی اگر کاربران برای هر رأی فقط چند سنت پرداخت کنند، باز هم این شیوه بهتر از شیوه‌ی کار پلتفرم‌های متمرکزی مانند یوتیوب است که برای هر یک میلیون بازدید فقط چند هزار دلار به سازندگان ویدیو پرداخت می‌کنند. در این پلتفرم‌های غیرمتمرکز، هیچ نهاد مرکزی وجود ندارد که از کاربران برای پول‌هایی که به یکدیگر پرداخت می‌کنند کارمزد دریافت کند و از این‌طریق برای خودش درآمدی داشته باشد. این پلتفرم حتی می‌تواند از بودجه‌ی جمع‌آوری‌شده از کاربران پاداش‌هایی را درنظر بگیرد و بین برترین پست‌های هر روز توزیع کند.

قوانین اصلی که خدمات غیرمتمرکز را مدیریت می‌کنند در یک پروتکل متن باز تعریف می‌شوند. کاربران با استفاده از نرم‌افزار انتخابی خودشان با آن پروتکل تعامل برقرار می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر، اپلیکیشن‌های متعددی می‌تواند وجود داشته باشد که با اینکه توسط توسعه‌دهندگان مختلف ساخته شده‌اند اما همه‌ی آنها به یک شبکه‌ی اجتماعی  مشابه متصل هستند. این نرم‌افزارها ممکن است ویژگی‌های مختلفی را ارائه دهند، اما همه‌ی آنها با یک پروتکل اشتراکی سازگار هستند. درست مانند نرم‌افزارهای ارسال ایمیل که حتی اگر تفاوت‌های جزئی داشته باشند، باز هم از استانداردهای مشابهی برای ارسال و دریافت پیام استفاده می‌کنند.

کاربران می‌توانند از هر نرم‌افزار دلخواه استفاده کنند و این نرم‌افزارها می‌توانند ویژگی‌های متفاوتی داشته باشند یا اینکه خدمات طرف سوم (third party) را ارائه دهند. از آنجایی‌که این نرم‌افزارها روی یک پروتکل غیرمتمرکز قرار می‌گیرند، نیازی نیست توسعه‌دهندگان آنها از هیچ شرکت مرکزی کسبِ اجازه کنند و می‌توانند بدون نگرانی از اینکه روزی دسترسی API آنها لغو شود محصولات‌شان را ایجاد کنند. کاربران مجبور نیستند منتظر توییتر بمانند تا ویژگی‌های ضد هرزنامه یا ضد مزاحمت جدید اضافه کند، کافی است از یک نرم‌افزار ارائه‌دهنده‌ی خدمات استفاده کنند. اکوسیستم خدمات روی پروتکل باز توسعه می‌یابد و به کاربران اجازه می‌دهد هر چیزی که می‌توانند امروز با توییتر انجام دهند را در اختیار داشته باشند و حتی به چیزی فراتر از آن هم دسترسی داشته باشند.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

این موضوع نشان‌دهنده‌ی مزایای پلتفرم‌های غیرمتمرکز است: اکوسیستم پایدار خدمات طرف سوم. توسعه‌دهندگان برنامه‌های کاربردی با خیال راحت می‌توانند محصولاتی سودمند را روی یک پروتکل غیرمتمرکز ایجاد کنند، زیرا هیچ شرکتی وجود ندارد که بتواند روزی دسترسی API آنها را لغو کند. این پلتفرم می‌تواند بی‌طرف باقی بماند، یعنی یک شبکه‌ی بزرگتر از توسعه‌دهندگان وقت و پول خود را به‌منظور راه‌اندازی کسب‌وکارها روی آن سرمایه‌گذاری خواهند کرد. کریس دیکسون در مقاله‌ای با عنوان چرا تمرکززدایی مهم است (Why Decentralization Matters) این بحث را عمیق‌تر بررسی می‌کند.

البته ما هنوز هم از محصولات و خدماتی که شرکت‌های متمرکز ایجاد کرده‌اند استفاده می‌کنیم. اما این شرکت‌ها می‌توانند کنترلی را که روی محصولات‌شان دارند کمی محدودتر کنند و بخش بیشتری از آن را به خودِ کاربران بسپارند.

این قابلیت در حال حاضر در اپلیکیشن‌های پیام‌رسان رمزنگاری‌شده مانند سیگنال که محصول شرکت نرم‌افزاری Open Whisper Systems (با علامت اختصاری OWS) است وجود دارد. به‌دلیل همین قابلیت این پیام‌رسان‌ها هرگز ارتباطات بین کاربران را نمی‌بینند و اطلاعات آنها را نگه نمی‌دارند. آنها با طراحی چنین اپلیکیشنی که از سیستم رمزنگاری بسیار قوی استفاده می‌کنند به‌عمد کنترل خودشان را روی کاربران‌شان محدود کرده‌اند.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

در حالی‌که استارتاپ‌های اینترنتی به آرمان «بد نباش» پایبند بودند، شرکت‌های نسل سوم وب هدفی بالاتر را دنبال می‌کنند و سعی می‌کنند اطمینان حاصل کنند که «اگر بخواهند هم نتوانند بد باشند». حداقل انواع خاصی از بدی در آنها وجود نداشته باشد. نسل سوم وب شامل فناوری‌هایی است که به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهد با رد کردن بخشی از قدرتی که دارند، در وهله‌ی اول کنترل خودشان را روی مشتریان محدود کنند. البته منظور این نیست که به‌هیچ‌عنوان به شرکت‌های متمرکز اعتماد نخواهیم داشت، بلکه بدان معناست که می‌توانیم کمتر از قبل به آنها تکیه داشته باشیم.

کاربر می‌تواند هویت و اطلاعات شخصی‌اش را مدیریت کند

در نسل سوم وب، کاربران می‌توانند روی هویت و اطلاعات‌شان کنترل بیشتری داشته باشند.

امروزه بسیاری از هویت‌های آنلاین ما متعلق به دیگری است، مانند نشانی جیمیل یا حساب کاربری فیس‌بوک که از سوی یک شرکت بزرگ مدیریت می‌شود. نسل سوم وب می‌خواهد زمینه‌ای را فراهم کند که کاربران شخصا روی هویت‌های آنلاین خودشان کنترل داشته باشند.

این امر تا حدودی نتیجه‌ی زیرساختی است که برای ارزهای دیجیتال ایجاد شده است. داشتن ارز دیجیتال نیازمند داشتن کلیدهای خصوصی است و میلیون‌ها نفر از برنامه‌های مختلفی برای انجام این کار استفاده می‌کنند. اما مردم با استفاده از همین فناوری می‌توانند هر نوع داده‌ی مبتنی بر بلاک چین از جمله هویت شخصی‌شان را مدیریت کنند. اینکه ما این برنامه‌ها را «کیف پول» می‌نامیم امری تصادفی نیست، در آینده همین کیف پول‌ها نه تنها پول شما که ID شما را نیز در خود نگهداری خواهند کرد.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

اما نسل سوم وب چگونه به کاربران این امکان را می‌دهد تا شخصا روی اطلاعات و داده‌های خودشان کنترل داشته باشند؟ اول اینکه وقتی کاربران خودشان از هویت شخصی‌شان استفاده کنند، نیازی به طرف سومی مانند فیس‌بوک و نظایر آن نیست. این امر سبب می‌شود توانایی ارائه‌کنندگان هویت مانند فیس‌بوک برای دسترسی به اطلاعات کاربر محدود شود. دوم اینکه با روی‌کارآمدنِ خدمات غیرمتمرکز دیگر شرکت یا نهاد متمرکزی وجود نخواهد داشت که داده‌ها و اطلاعات شخصی کاربران را جمع‌آوری و ذخیره کند یا به فروش برساند. بنابراین هنگامی‌که از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنید، یک آپارتمان اجاره می‌کنید یا حتی وسیله‌ی نقلیه خریداری می‌کنید اطلاعات‌تان فقط تحت مدیریت خودتان خواهد بود. به‌طورکلی، بیشترین استفاده‌ی ما از اینترنت از طریق پلتفرم‌ها و سامانه‌هایی صورت خواهد گرفت که نمی‌توانند اطلاعات ما را جمع‌آوری کنند.

در نهایت، قابلیت‌های جدیدی که توسط فناوری‌های نسل سوم وب ارائه خواهد شد (یعنی کنترل روی هویت‌ها و داده‌ها و همچنین دسترسی به شبکه‌ی پرداخت جهانی) به کاربران کمک می‌کند شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی کنونی را به کسب‌وکارهای میلیارد دلاری تبدیل کنند.

در نسل سوم وب کاربران خودشان صاحب این متاع ارزشمند خواهند شد. حتی اگر روزی تصمیم بگیرید اطلاعات مربوط به عادت‌های جستجوی شخصی خودتان را به‌فروش برسانید، حداقل می‌دانید پولش به‌جیب خودتان خواهد رفت نه به جیب فیس‌بوک! همان‌طور که ما سازوکارهای جدیدی را برای مالکیت دارایی‌های دیجیتال‌مان تجربه می‌کنیم، کاربران نیز به روش‌های مختلف می‌توانند بخشی از فناوری را که هر روز از آن استفاده می‌کنند در اختیار داشته باشند؛ فرصتی که تابه‌امروز فقط برای کارآفرینان، سرمایه‌گذاران خطرپذیر و سرمایه‌گذاران معتبر در دسترس بوده است.

آیا ظهور نسل سوم وب حتمی است؟

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

شاید گفتن اینکه ظهور نسل سوم وب اجتناب‌ناپذیر است چندان ساده نباشد. توصیفاتی که در بالا از آینده‌ی احتمالی ارائه کردیم با موانع زیادی روبروست. برخی از این موانع ممکن است هرگز برطرف نشوند. برخی مشکلات حل نشده در نسل سوم وب به شرح زیر هستند:

  • آیا کارآفرینان واقعا برای ایجاد اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز انگیزه دارند؟ چه‌کسی آنها را تأمین خواهد کرد؟ درحال‌حاضر مسیر سودآوری این اپلیکیشن‌ها نامشخص و ریسک‌پذیر است، در حالی‌که مدل کسب‌وکار «متمرکز» سنتی اطمینان‌بخش‌تر است.
  • آیا اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز بدتر از همتایان متمرکزشان خواهند بود؟ یا شاید بهتر خواهند بود؟ محصولی که از سوی یک شرکت نظارت می‌شود، ممکن است از نظر تولیدی حالت منسجم‌تری داشته باشد و به‌سرعت با ویژگی‌های جدیدش هماهنگ شود. محصولات متمرکز ممکن است همیشه تجربه‌ی کاربری بهتر و راه‌اندازی ساده‌تری داشته باشند.
  • آیا اجزای رمزنگاری اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز برای بسیاری از کاربران چالش‌برانگیز خواهد بود؟ کاربران چگونه می‌توانند کلیدهای خصوصی‌شان را به‌روشی مدیریت کنند که بازیابی آن ایمن‌تر باشد؟ آیا این کار بدون ارجاع به برخی شکل‌های خدمات متمرکز امکان‌پذیر است؟
  • آیا اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز هزینه‌بر خواهند بود؟ به‌منظور کارآمدی بیشتر، باید لایه‌های زیادی به سامانه‌هایی که از سطح پایین تمرکززدایی برخوردار هستند (مانند ذخیره‌ی فایل، محاسبات و پیش‌گویی‌ها) افزوده شود. آیا این لایه‌ها اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز را بیش‌ازحد پرهزینه نخواهند ساخت؟
  • آیا اپلیکیشن‌های غیرمتمرکزی که با «قراردادهای هوشمند» ایجاد می‌شوند اصلا معنی خواهند داشت؟ آیا امکان نوشتن کدهایی «غیرقابل‌تغییر» که نیازهای یک اپلیکیشن را برای همیشه برآورده کند وجود دارد؟ اگر باید قراردادهای هوشمند را ارتقا دهیم، چه کسی باید درباره‌ی آنها تصمیم بگیرد؟ در این‌صورت دیگر چه فرقی بین این برنامه‌ها با برنامه‌های متمرکز وجود دارد؟
  • سامانه‌های غیرمتمرکز چگونه مدیریت خواهند شد؟ مسلما تصمیم‌گیری توسط شرکت‌های متمرکز که کنترل کامل را در اختیار دارند، ساده‌تر از ایجاد اجماع (توافق عمومی) بین گروهی از افراد است که منافع و اولویت‌های متفاوتی دارند. چگونه از بین ایدئولوژی‌های سیاسی و فرهنگ‌های مختلف می‌توان لایه‌های اساسی این سامانه‌ها را مدیریت کرد؟
  • آیا اکثریت مردم به حریم خصوصی، کنترل شخصی هویت یا دسترسی به خدمات مالیِ آزاد اهمیت می‌دهند؟ آیا اصلا اهداف نسل سوم وب برای کسی مهم هست؟
  • حکومت‌ها و قانونگذاران چه واکنشی دربرابر نسل سوم وب نشان خواهند داد؟ فناوری‌هایی که به مردم توانایی‌های جدید ارائه می‌کنند، تمایل و کشش اجتناب‌ناپذیری در آنها ایجاد می‌کنند. نسل سوم وب فناوری‌هایی را دربرمی‌گیرد که از سانسور و نظارت به‌دور هستند و به‌منظور کنارگذاشتن مقررات مالی و قوانین اجرایی به‌کار می‌روند.
  • آیا بلاک چین‌های لایه‌ای که در اپلیکیشن‌های نسل سوم وب استفاده می‌شوند می‌توانند برای همیشه به میلیون‌ها یا میلیاردها کاربر خدمات‌رسانی کنند؟

حتی با چنین عدم قطعیتی باز هم نسل سوم وب، چشم‌انداز ارزشمندی برای آینده دارد. می‌توان گفت انتقادی که به علاقه‌مندان به ارز دیجیتال و بلاک چین وارد است کاملا صحیح است؛ زیرا آنها به‌جای آنکه به مشکلاتی که این فناوری‌ها می‌توانند حل کنند توجه داشته باشند، به‌شکل کوته‌بینانه فقط روی خودِ این فناوری‌ها تمرکز می‌کنند. ارزهای دیجیتال و بلاک چین‌ها خودشان اهمیتی ندارند: آنها فقط زمانی ارزشمند هستند که مشکلات را حل کنند.

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

چشم‌انداز نسل سوم وب به‌این‌دلیل سودمند است که دیدگاه ما را نسبت به مشکل تغییر دهد: اینترنت دیگر بیش‌ازحد متمرکز شده است و واقعا باید آزاد شود.

تمرکز روی چشم‌انداز نسل سوم وب به جای هر فناوری خاص دیگری، به ما کمک می‌کند خارج از سیاست‌های حزبی که بخش عمده‌ای از فضای ارز دیجیتال را تعریف می‌کند گام برداریم. نسل سوم وب کاملا درباره‌ی این است که کدام پلتفرم کاربردی‌تر خواهد بود. باید روی این موضوع تمرکز کنیم که فناوری واقعا چه کاری می‌تواند انجام بدهد و چه مشکلاتی را می‌تواند حل کند.

این احتمال وجود دارد که اتریوم یا بیت کوین در آینده با شکست مواجه شوند؛ اما حتی اگر این اتفاق رخ دهد باز هم چشم‌انداز نسل سوم وب از بین نخواهد رفت. ما می‌توانیم نسخه‌های بهتر و جدید‌تری از آن سیستم‌ها را با توسعه‌ی همین دانشی که طی ۸ سال گذشته از آن استفاده کرده‌ایم (یعنی اقتصاد رمزپایه) از نو ایجاد کنیم.

نسل سوم وب کاملا آرمانی و مطلق نخواهد بود و نباید خودمان را با این طرز فکر فریب بدهیبم. تجربه‌ی ۲۰ سال گذشته باید به ما آموخته باشد که این فناوری ابزاری سحرآمیز نیست و همه‌ی مشکلاتی که انسان‌ها در هر زمینه‌ی دیگری با آن مواجه هستند در اینترنت نیز وجود دارد. سیاست، قدرت و کنترل با اختراع وب ناپدید نشدند، فقط شکل و قالب‌شان تغییر کرد.

نسل سوم وب این نوید را می‌دهد که حداقل در شرایط کنونی، ایجاد محدودیت‌هایی در زمینه‌ی قدرت اجرایی و کنترل (در شبکه) جزو پیش‌نیازهای آن است و از همین حالا باید به‌طور جدی روی آن فکر کرد. برای اینکه اینترنت را آن‌گونه که باید باشد بسازیم فرصت دیگری داریم و تصور نمی‌شود فرصت سومی وجود داشته باشد. بنابراین بیایید با تمام قدرت از این موقعیت استفاده کنیم.

همجنین بخوانید: چرا نسل سوم وب، لرزه بر اندام غول‌های اینترنتی می‌اندازد؟

منبع: medium

موج سوم انقلاب تکنولوژی !

بنیانگذار سابق اپل: بلاک چین حباب است، بیت کوین را دریابید !

استیو وزنیاک یکی از بنیان‌گذاران شرکت اپل، بلاک چین را حباب خواند ولی بیت کوین را همچنان جذاب و دوست داشتنی می‌داند.

به نقل از خبرگزاری CNBC در ۲۶ ژوئن، استیو وزنیاک از بنیان‌گذاران اپل، بلاک چین را در عصر حاضر حبابی به مانند حباب دات کام خواند و اشاره کرد که این تکنولوژی امکان رشد در آینده را خواهد شد.

آقای وزنیاک طی کنفرانس تکنولوژی NEX که در نیویورک برگزار شد به این مطلب اشاره کرد که حباب دات کام نیز در عصر خود سروصدای زیادی به پا کرد، اما در نهایت شرکت‌ها به قول خود نتوانستند عمل کنند.

اون یه حباب بود و من همین احساس رو درباره بلاک چین دارم

همچنین آقای وزنیاک بلاک چین را غیر متمرکز و یک تکنولوژی برای اعتمادسازی توصیف کرد و افزود که برای رسیدن به بلوغ این تکنولوژی اندکی زمان لازم است.

بلاک چین یک شبه تغییری نمی‌کند. ایده‌های خوب فراوانی در زمینه بلاک چین وجود دارند که تنها به دلیل اینکه در زمان نامناسبی به ذهن خطور کرده اند و برای درازمدت آماده نیستند، از بین می‌روند.

آقای وزنیاک ماه گذشته، نظرات مشابهی را درباره پتانسیل و آینده‌ی ارزدیجیتال و بلاک چین بیان کرد.

بنیانگذار سابق اپل: بلاک چین حباب است، بیت کوین را دریابید !

همچنین خبرگزاری CNBC اشاره کرد که استیو وزنیاک اتریوم را به عنوان ارزدیجیتالی برتر که در درازمدت امکان بقا دارد، معرفی کرد و دلیل آن را تطبیق پذیری آن در اجازه به توسعه‌دهندگان برای ساخت بلاک چین مجزا بر روی شبکه اتریوم بیان کرد.

در اواسط ماه می، در وین اتریش، آقای وزنیاک پلتفرم اتریوم و اپل را با هم مقایسه نمود و آن را در آینده همانند اپل تاثیرگذار دانست.

در ادامه گزارش CNBC، استیو وزنیاک دیروز اشاره کرد که بر روی شبکه اجتماعی مبتنی بر بلاک چین که با فیس‌بوک بتواند رقابت کند، به صورت شخصی در حال کار کردن است.

استیو وزنیاک که اوایل ماه ژوئن بیت کوین را «طلای خالص دیجیتالی» معرفی کرده بود، در پایان به این مطلب اشاره کرد که همچنان این ارزدیجیتال برای او جذاب است.

منبع: cointelegraph

بنیانگذار سابق اپل: بلاک چین حباب است، بیت کوین را دریابید !

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

برای اینکه یک سرمایه‌گذار در بازار خریدوفروش هر نوع دارایی (اعم از سهام، ارزهای دیجیتال و …) بتواند به سود برسد، کافی است عملکرد بهتری نسبت به یک سرمایه‌گذار دیگر داشته باشد. در واقع سود یک سرمایه‌گذار به معنای ضرر دیگری خواهد بود.

در محیط‌های قانونمند و منضبط (نظیر برخی بازارهای سهام) دسترسی سرمایه‌گذاران به اطلاعات یکسان است. به‌همین‌دلیل، سود و زیان یک سرمایه‌گذار صرفا به توانایی‌اش برای پیش‌بینی بهتر بستگی دارد.

اما دنیای ارزهای دیجیتال فرسنگ‌ها با چنین موقعیتی فاصله دارد. این بازار به شدت آشفته است و بسیاری از معامله‌گران رویکردی منصفانه و درستکارانه برای کسب سود ندارند. این معامله‌گران می‌خواهند به هر قیمتی شده به سود برسند که در بسیاری از موارد، این روند به ضررهای جدی سایرین می‌انجامد. در ادامه به بررسی این سه دسته از معامله‌گران نادرستکار در بازار ارزهای دیجیتال می‌پردازیم.

دسته اول: معامله‌گرانی که از پشت پرده آگاهند

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

برخی معامله‌گران به اطلاعاتی دسترسی دارند که در دسترس عموم قرار ندارد. در همه‌ی بازارهای سنتی مالی، این کار غیرقانونی است. کین لی (Qin Lei) در مقاله‌ای که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد به شواهدی تجربی اشاره می‌کند که نشان می‌داد این دسته از معامله‌گران به سود زیادی از بازار سهام دست می‌یابند.

در سال گذشته، شواهد زیادی وجود داشت که نشان می‌داد برخی از کاربران با دسترسی به اطلاعات محرمانه توانستند به سود خوبی در بازار ارزهای دیجیتال دست یابند.

نمونه‌ی اول: پشتیبانی کوین بیس از بیت کوین کش

در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷ بود که صرافی کوین بیس در توئیتر اعلام کرد که بیت کوین کش را نیز به فهرست ارزهای دیجیتال قابل معامله در این وبسایت اضافه می‌کند. اما پیش از اینکه این اطلاعیه به صورت عمومی منتشر شود، حجم معامله و نیز قیمت بیت کوین کش به شکلی مشکوک افزایش یافته بود. در مارس ۲۰۱۸ شکایتی حقوقی علیه کوین بیس مطرح شد. اسناد و مستندات این شکایت را می‌توانید دراینجا مشاهده کنید.

نمونه‌ی دوم: اداره‌ی نظارت مالی کره جنوبی

کسب سود از اطلاعات محرمانه‌ی بازار به قدری گسترده است که گاهی انگشت اتهام به سمت مقامات دولتی نیز گرفته می‌شود. برای نمونه، برخی مقامات اداره‌ی نظارت مالی در کره جنوبی از تدوین قوانین سختگیرانه آگاهی داشتند و با تکیه بر این اطلاعات، دست به معامله در این بازار زدند.

چوی هیونگ-سیک (مدیر اداره‌ی نظارت مالی کره جنوبی) در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۸ به این مسأله اعتراف کرد. اما یکی دیگر از مسئولان این اداره گفت:

هیچ قانون یا الزام اخلاقی شفافی در خصوص ارزهای دیجیتال وجود ندارد و به‌همین‌دلیل نمی‌توان کسی را بابت چنین اقداماتی مجازات کرد.

دو نمونه‌ی بالا فقط گوشه‌ای از اتفاقات صورت گرفته در بازار ارزهای دیجیتال است. معاملات با آگاهی از اطلاعات پشت پرده در دنیای ارزهای دیجیتال پدیده‌ای بسیار رایج است. افزایش قیمت و حجم معاملات پس از گنجانده شدن یک ارز دیجیتال جدید در یک صرافی امری کاملا عادی است.

دسته دوم: نهنگ‌ها

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

منظور از نهنگ، سرمایه‌گذاری است که می‌تواند با حجم بالای سرمایه خود روند بازار را به نفع خود تغییر دهد.

نهنگ‌ها برای سرمایه‌گذاران خُرد در بازار ارزهای دیجیتال حکم «هیولا» را دارند! سرمایه‌گذاران خُرد هرگز نهنگ‌ها را نمی‌بینند و حتی آ‌نها را نمی‌شناسند. بااین‌حال اطمینان دارند که تغییرات شدید در بازار به خاطر آنها روی می‌دهد.

البته دستکاری بازار توسط نهنگ‌ها صرفا به یک سری تصورات خلاصه نمی‌شود و نمی‌توان گفت واقعا مانند «هیولا» موجوداتی غیرواقعی هستند. درواقع، شواهد و مستندات متعددی در دست است که نشان می‌دهد نهنگ‌ها تأثیر چشمگیری بر روند بازار دارند. مطالعه‌ی جدیدی به‌منظور بررسی تغییرات شدید قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال به انجام رسیده است. در این مطالعه می‌بینیم که یک نهنگ (که می‌تواند یک شخص یا تیم باشد) قیمت بیت کوین را طی ۲ ماه از ۱۵۰ دلار به ۱۰۰۰ دلار رساند. مطالعه‌ای دیگر نشان می‌دهد که چگونه گردش ناگهانی حجم زیادی از ارز دیجیتال «تتر» موجب تغییر شدید قیمت بیت کوین شد.

اما نهنگ‌ها چطور می‌توانند بازار را دستکاری کنند؟ بیایید به بررسی چند شیوه‌ی مرسوم آنها بپردازیم.

بهره‌گیری از حد توقف ضرر سایر معامله‌گران

معامله‌گران حرفه‌ای یک قیمت مشخص را به عنوان حد توقف ضرر (StopLoss) انتخاب می‌کنند. حد توقف ضرر پایین‌تر از قیمت خرید دارایی توسط معامله‌گر است و نشان می‌دهد اگر دارایی به آن قیمت رسید، باید آن را بلافاصله به فروش رساند تا ضرر بیشتری متوجه‌ی اصل سرمایه نشود. نهنگ‌ها از این مسأله به نفع خود استفاده می‌کنند و ارزهای دیجیتال سایرین را در روند نزولی قیمت با کمترین قیمت می‌خرند و سپس منتظر می‌مانند تا بازار به حالت اولیه‌ی خود بازگشته و قیمت ارزهای دیجیتال خریداری شده افزایش یابد.

این راهبرد برای سکه‌هایی که حجم معاملات و نیز سفارشات بالایی ندارند کاربرد دارد. نهنگ‌ها با اعلام درخواست فروش تعداد زیادی سکه می‌توانند قیمت آن سکه را در بازار پایین بکشند.

برای درک هر چه بهتر این مسأله بیایید وضعیت زیر را تصور کنیم.

فرض کنید یک سکه با قیمت ۱۵۰ دلار معامله می‌شود.

چند درخواست خرید با رقم بین ۱۱۰ تا ۱۵۰ دلار (به ازای هر سکه) و با مجموع ارزش ۱۰ بیت کوین وجود دارد.

چند درخواست خرید دیگر نیز با رقم بین ۹۰ تا ۱۱۰ دلار (به ازای هر سکه) و با مجموع ارزش ۱۰ بیت کوین وجود دارد.

فرض کنید یک نهنگ قصد دارد قیمت سکه‌ی مذکور را به زیر ۱۰۰ دلار بکشد. احتمالا برخی از سرمایه‌گذاران این رقم را به عنوان نقطه‌ی توقف ضرر در نظر بگیرند و برای جلوگیری از افت ارزش سرمایه‌ی خود، سکه‌هایشان را به این قیمت بفروشند.

نهنگ در اینجا می‌تواند یک درخواست فروش به مجموع ارزش ۱۰ بیت کوین را در بازار قرار دهد تا قیمت سکه از ۱۵۰ دلار به ۱۱۰ دلار برسد. همین امر به خودیِ خود سبب می‌شود برخی سرمایه‌گذاران، دارایی خود را (که در قالب این سکه است) بفروشند. سایر سرمایه‌گذاران هم که می‌بینند یک عده در حال فروش گسترده‌ی سکه‌های خود با قیمت ۱۰۰ دلار هستند، روند بازار را به دقت زیرنظر می‌گیرند.

حالا نهنگ همه درخواست‌های فروش با قیمت ۹۰ دلار و کمتر را می‌خرد.

در گام بعدی نیز کافی است نهنگ چند روزی منتظر بماند تا اوضاع بازار به وضعیت عادی بازگردد و سپس سکه‌های خریداری شده را دوباره بفروشد.

شکار کوتاه/بلند

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

این شیوه نیز یکی دیگر از روش‌های دستکاری در بازار است، اما معامله‌گران نمی‌توانند دست به چنین کاری بزنند و فقط صرافی‌ها قادر به انجامش هستند. بیایید ببینیم این شیوه در بیتمکس (Bitmex) برای بیت کوین چطور عمل می‌کند.

یک معامله‌گر مبلغ ۱۰ هزار دلار بیت کوین را می‌خرد. او مبلغ ۱۰۰ دلار را به عنوان حداکثر ضرر قابل تحمل برای خود تعیین می‌کند. در نتیجه آستانه ورشکستگی برای او ۹۹۰۰ دلار است که برابر است با ۱۰ هزار دلار قیمت بازار منهای ۱۰۰ دلار حداکثر ضرر قابل تحمل.

اما به محض اینکه قیمت به ۹۹۵۰ دلار رسید (یعنی ۰/۵ درصد از قیمت خرید اولیه)، بیتمکس بیت کوین‌های مذکور را با قیمت ورشکستگی (۹۹۰۰ دلار) می‌فروشد. به‌این‌ترتیب، معامله‌گر حاشیه‌ی سود خود را در قیمت ورشکستگی از دست می‌دهد و البته کارمزد بالایی را نیز بابت این تراکنش پرداخت می‌کند.

در واقع با وجود اینکه قیمت بیت کوین هنوز به حد ضرر نرسیده است، همه‌اش به فروش می‌رود و صاحب آن ضرر می‌کند. از آنجایی‌که صرافی‌ها دقیقا می‌دانند چه وقت این اقدام برای فروش صورت می‌گیرد، می‌توانند با استفاده از انواع ربات‌های هوشمند قیمت‌ها را اندکی دستکاری کنند تا به این سود چشمگیر دست یابند. صرافی‌ها از توانایی فنی و البته انگیزه‌ی مادی لازم برای این کار برخوردارند.

البته هیچ مدرکی علیه صرافی بیتمکس در این زمینه وجود ندارد. اما بارها دیده شده که پس از دوره‌های زمانی معامله‌ی اندک، شاهد افزایش ناگهانی تعداد معاملات بوده‌ایم. در این مواقع، چنین ابزاری سبب ضرر معامله‌گران شده و فقط کارمزدی سنگین را روی دست‌شان باقی می‌گذارد.

سفارشات فریبکارانه

یکی دیگر از راهبردهایی که نهنگ‌ها برای دستکاری بازار در پیش می‌گیرند، ارائه‌ی سفارشات فریبکارانه است. سفارش فریبکارانه به معنای سفارش خرید یا فروشی است که با قصد لغو کردن پیش از اجرای کامل آن صورت می‌گیرد. هدف از چنین کاری ارسال سینگالی به سایر سرمایه‌گذاران و سوق‌دادن آنها به سمت مسیری مشخص است.

بیایید مثالی را در این زمینه با هم بررسی کنیم.

یک نهنگ ابتدا یک سفارش بسیار پُرحجم خرید را زیر یک سفارش کوچک‌تر خرید قرار می‌دهد. به‌این‌ترتیب، سرمایه‌گذاران احساس می‌کنند فرصت خوبی برای فروش دارایی‌شان با قیمت بالا وجود دارد.

پس از اینکه بخشی از این درخواست خرید انجام شد (تعدادی از سرمایه‌گذاران بخشی از دارایی خود را به این خریدار فروختند)، این نهنگ درخواست خرید مذکور را لغو می‌کند. اما این سیگنال کار خود را کرده و تعداد تقاضاها برای فروش افزایش یافته است. به‌این‌ترتیب، نهنگ می‌تواند حجم مورد نظرش را با قیمت خوب بفروشد.

عکس این مسأله نیز انجام می‌شود. یک نهنگ می‌تواند با قرار دادن حجم قابل توجهی از درخواست‌های خرید، سیگنالی به بازار بدهد که می‌گوید قیمت‌ها رو به افول است. این امر سرمایه‌گذاران را به فروش بیشتر سوق می‌دهد و در نتیجه نهنگ پس از لغو درخواست خرید می‌تواند ارز دیجیتال موردنظر را به قیمتی پایین بخرد.

معامله شستشو

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

آخرین راهبردی که بررسی می‌کنیم «معامله شستشو» (wash trade) است. در چنین معامله‌ای، یک سرمایه‌گذار همزمان دارایی خود را فروخته و دوباره می‌خرد. این کار دو هدف دارد که عبارتند از:

  • افزایش غیرواقعی حجم معاملات برای ارسال سیگنال خرید به سرمایه‌گذاران
  • دستکاری قیمت‌ها در بازار با قراردادنِ سفارشات جزئی

اثبات معامله شستشو کار دشواری است، زیرا شباهت زیادی به معاملات واقعی دارد. هنگام عرضه‌ی هارد فورک بیت کوین یعنی بیت کوین کش بود که صرافی بیتفینکس ناخواسته زمینه‌ی چنین کاری را فراهم کرد. در آن زمان، همه‌ی دارندگان بیت کوین می‌توانستند مقداری بیت کوین کش را متناسب با میزان دارایی خود دریافت کنند.

بیتفینکس در آن زمان نوشت:

به باقیمانده‌ی بیت کوین موجود در کیف‌های پول هنگام عرضه‌ی رسمی اولین بلاکِ فورک شده، بیت کوین کش تعلق می‌گیرد. این اتفاق احتمالا در اول آگوست ۲۰۱۷ روی خواهد داد.

شیوه‌ی توزیع بیت کوین کش به این صورت است:

  • تمامی موجودی بیت کوین می‌تواند به بیت کوین کش تبدیل شود.
  • درخواست‌های اعتباری خرید بیت کوین/دلار و یا درخواست‌های فروش اعتباری به xxx/بیت کوین جزو دریافت‌کنندگان بیت کوین کش نخواهند بود.
  • درخواست‌های اعتباری فروش بیت کوین/دلار و یا درخواست‌های خرید اعتباری xxx/بیت کوین نمی‌توانند بیت کوین کش پرداخت کنند.
  • وام‌دهندگان بیت کوین می‌توانند بیت کوین کش دریافت کنند.

با توجه به میزان ثابت بیت کوین اختصاص یافته در زمان فورک، شاید شیوه‌ی بالا سبب شود بیتفینکس با فزونی یا کمبود بیت کوین کش روبه‌رو شود. ما برای حل این مسأله یک ضریب توزیع جمعی را به کار می‌گیریم. برای نمونه، هم‌اکنون تعداد درخواست‌های خرید در پلتفرم ما از تعداد درخواست‌های فروش بیشتر است. همین سبب می‌شود ضریب توزیع به حدود ۱/۰۹۱ برسد. این بدان معناست که هر بیت کوینی که شرایط تبدیل به بیت کوین کش را دارد، ۱/۰۹۱ بیت کوین کش دریافت خواهد کرد. ضریب دقیق در زمان توزیع بیت کوین کش محاسبه خواهد شد.

اما شرایط بیتفینکس به گونه‌ای بود که می‌شد از آن سوء‌استفاده کرد. از آنجا که بیتفینکس از کسانی که خواستار تبدیل بیت کوین به بیت کوین کش بودند هیچ کارمزدی نمی‌گرفت، هر کسی به‌راحتی می‌توانست درخواست خرید ۱۰ بیت کوین کش و فروش ۱۰ بیت کوین را داشته باشد. در واقع کاربران می‌توانستند بدون اینکه نگران تغییر قیمت بیت کوین در فاصله زمانی خرید تا فروش باشند، بیت کوین کش رایگان دریافت کنند. اگر قیمت بیت کوین کاهش می‌یافت، درخواست‌های فروش هر نوع ضرر احتمالی را خنثی می‌کرد. اگر قیمت بیت کوین بالا می‌رفت، سود به دست آمده نیز موقعیت فروش را پوشش می‌داد.

در روز ۲۷ جولای، تعداد درخواست‌های خرید بیشتر از فروش بود و ضریب توزیع در پلتفرم بیتفینکس به ۱/۰۹۱ می‌رسید. اما در اول آگوست، ضریب توزیع به ۰/۷۷۵۷ رسید.

اندکی مانده به اجرایی شدن فورک بیت کوین کش، انبوهی از موقعیت‌های خرید ایجاد شد. اما به جای اینکه قیمت بالا برود (یعنی اتفاقی که معمولا با ایجاد صف خرید صورت می‌گیرد) قیمت پایین رفت! آنچه سبب شد موقعیت مشکو‌ک‌تر به نظر برسد این بود که به محض اجرایی شدن فورک، حدود ۲۴۰۰۰ درخواست خرید به‌یک‌باره لغو شد!

دستکاری صورت گرفته به قدری آشکار بود که حتی بیتفینکس هم آن را تصدیق کرد. بیتفینکس در این رابطه اطلاعیه‌ای هم منتشر کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر از نهنگ‌ها می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید.

دسته سوم: اجراکنندگان شیوه‌ی پامپ و دامپ ( بالا ببر و بفروش)

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

تا اینجای کار درباره دو دسته‌ی سوءاستفاده‌گر از بازار ارزهای دیجیتال یعنی افراد آگاه از پشت پرده و نیز نهنگ‌ها صحبت کردیم. دسته‌ی سومی که به بررسی آنها می‌پردازیم، کسانی هستند که شیوه‌ی معروف به «بالا ببر و بفروش» (pump and dump) را به کار می‌گیرند. در این شیوه، یک گروه از معامله‌گران ابتدا دارایی مشخصی را به قیمت پایین می‌خرند و سپس به ایجاد تورم مصنوعی و بالا بردن تصنعی قیمت می‌پردازند. در گام بعد نیز دارایی مذکور را با قیمتی بالاتر به فروش می‌رسانند.

انبوهی از گروه‌های مختلف با این هدف در بازار ارزهای دیجیتال شکل گرفته‌اند. برخی از این گروه‌ها عبارتند از:

  • گروه Big Pump Signal (با ۸۲۱۸۴ عضو)
  • گروه VIP Signal Strategy (با ۲۴۱۳۸ عضو)
  • گروه Crypto4Pumps (با ۱۳۹۵۴ عضو)
  • گروه AltTheWay (با ۸۳۵۰ عضو)

عملکرد این گروه‌ها به‌این‌صورت است:

مدیران گروه ابتدا سکه‌ای را که به‌راحتی می‌توان قیمتش را دستکاری کرد و به‌راحتی به فروش رساند، پیدا می‌کنند. چنین سکه‌ای معمولا اجتماعی منسجم از کاربران دارد، از توان بالقوه بالایی برای تبلیغات برخوردار است و درخواست خرید چندانی برایش وجود ندارد. مدیران گروه به شکلی که جلب توجه نکند، به تدریج حجمی از این سکه‌ها را در یک بازه‌ی زمانی می‌خرند. این خرید باید به شکلی باشد که تغییری در قیمت‌ها ایجاد نکند.

مدیران این گروه‌ها سپس سیگنال خرید را به اعضای داخلی گروه خود می‌دهند. گفتنی است اعضای گروه باید هزینه‌ای حدود ۳۰۰ دلار بابت دریافت این سیگنال‌های خرید ارزان به مدیران این گروه‌ها پرداخت کنند. به این ترتیب، اولین موج گسترده‌ی خرید (صف خرید) ایجاد می‌شود. این گروه‌ها به سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای خود می‌گویند که براساس «آخرین اخبار رسیده از» یا «اقدامات راهبردیِ» بنیانگذاران فلان ارز دیجیتال، ارزش آن در آینده افزایش می‌یابد و به‌همین‌دلیل زمانِ خوبی برای خرید ارزان و کسب سود در آینده است.

ایجاد صف خرید سبب افزایش قیمت سکه‌های مذکور می‌شود. در این جا مدیران گروه وارد عمل شده و سکه‌هایی که قبلا با قیمتی پایین خریده‌اند را با قیمتی بالا به فروش می‌رسانند. پس از اینکه همه‌ی این سکه‌ها به فروش رفت، به اعضای گروه خود (که حق عضویت می‌دهند) سیگنال فروش را عرضه می‌کنند. به این ترتیب صف فروش ایجاد می‌شود. آن دسته از سرمایه‌گذارانی که دیر اقدام کنند، بازنده خواهند شد.

واقعیت این است که گردانندگان چنین گروه‌هایی بیشترین سود را به دست می‌آورند و به‌همین‌دلیل به‌عنوان دسته‌ی سوم سوء‌استفاده‌گران از بازار ارزهای دیجیتال مطرح می‌شوند. سرمایه‌گذاران می‌توانند با پرداخت مبلغ ۳۰۰ دلار به عضویت این گروه‌ها درآمده و البته نقش سرباز را در کسب سود مدیران این گروه‌ها ایفا کنند. بسیاری از این سرمایه‌گذاران به امید کسب سود از دریافت سیگنال‌های خریدوفروش وارد این گروه‌ها می‌شوند، غافل از اینکه گردانندگان این گروه‌ها الگوی دیگری برای کسب درآمد (به جز دریافت حق عضویت) دارند!

پس چه کار باید کرد؟!

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

ساده‌ترین پاسخ این است که دیگر دست به سفته‌بازی و تلاش برای خریدوفروش‌های کوتاه‌مدت به‌منظور کسب سود نزنید! هر قدر بیشتر به دنبال نوسان‌گیری و استفاده از تغییرات اندک قیمتی برای کسب سود باشید، احتمال اینکه در یک بازی با مجموع صفر گرفتار شوید نیز افزایش می‌یابد. در چنین حالتی، سودتان به معنای ضرر دیگری خواهد بود. چنین بازاری ناعادلانه است و احتمال اینکه به معامله‌گرانی که رویکردی سوءاستفاده‌گرانه و ناجوانمردانه دارند ببازید بسیار بالاست.

به‌همین‌دلیل فکر می‌کنم سرمایه‌گذاران معمولی باید به فکر بررسی شاخص کلی قیمت بازار باشند. اگر به فناوری ارزهای دیجیتال علاقه دارید و به فکر کسب سود در بلندمدت هستید، اصلا نیازی به سفته‌بازی و خریدوفروش کوتاه‌مدت نیست. کافی است سبدی از ارزهای موجود در بازار را داشته باشید. بررسی‌ها نشان می‌دهد عملکرد ۹۵ درصد از معامله‌گران حرفه‌ای در بازار دارایی‌ها از شاخص‌های آن بازار ضعیف‌تر است (یعنی سود نهایی کسب شده‌ی آنها از میزان رشد آن بازار کمتر است).

به‌همین‌دلیل است که سامانه‌ی HodlBot‌ را طراحی کردیم. این ابزار به شما برای تنوع‌بخشی به سبد دارایی‌های‌تان در بازار ارزهای دیجیتال براساس ۲۰ ارز برتر بازار کمک می‌کند. حدود ۸۷ درصد از کل بازار ارزهای دیجیتال در این فهرست قرار می‌گیرد. هر هفته، سبد دارایی‌هایتان به‌صورت خودکار تنظیم می‌شود و می‌توانید همیشه ۲۰ ارز دیجیتال برتر را مورد پایش قرار دهید. با این بازار دیگر نیازی به بیخوابی برای مشاهده‌ی آخرین تغییرات قیمتی نیست! در این مقاله بیشتر در این باره توضیح دادم.

برخلاف بازارهای سنتی معامله‌ی دارایی‌ (نظیر بازار سهام)، دنیای ارزهای دیجیتال مقررات چندانی ندارد و سرمایه‌گذاران در برابر سوءاستفاده‌گران از مصونیت چندانی برخوردار نیستند. بنابراین بهتر است رویکردی معقول را در این زمینه در پیش بگیرید.

منبع: hackernoon

سه نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال که باعث بدبختی سرمایه‌گذاران می‌شوند !

رابرت شیلر، برنده جایزه نوبل: بیت کوین اشتیاقی فراگیر است

آنسوی مسائل اقتصادی، بیت کوین یک «حرکت اجتماعی» است که فرای «مرزها و نسل‌ها» حرکت می‌کند. این را برنده جایزه نوبل، آقای رابرت شیلر، در مصاحبه با بلومبرگ در ۲۶ ژوئن عنوان کرد.

آقای شیلر که به عنوان پروفسور برجسته اقتصاد دانشگاه ییل (Yale University) مشغول است، عنوان کرد که جمعیت آماری بیت کوین که از محبوبیت آن به خاطر توانایی پاسخ به نیازهای جدید ناشی می‌شود، کاهش نخواهد یافت.

شرق آمریکا کمتر از غرب به آن توجه می‌کند، سیلیکون ولی(Silicon Valley) شدیدا علاقه‌مند به این حوزه است. این یک حرکت اجتماعی است. این شیوع یک شوق و باور بین مردم است. احتمالا یک حباب باشد اما ارزش آن هیچوقت از بین نخواهد رفت.

وقتی به این نکته توجه می‌کنیم که «نظریه‌های رمزنگاری جذابی» در حال ساخته و پرداخته شدن توسط محققان علوم کامپیوتر در صنعت نوظهور ارزدیجیتال است، ایده های مهیج ارزهای دیجیتال نیز نظرات مردم را با تفکر «سریع پولدار خواهم شد» به خود جلب خواهد کرد.

آیا می‌دانید در داخل لپ تاپ شما چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ میلیون‌ها داستان جذاب درباره مهندسان برجسته‌ای که چیزی از آن‌ها نشنیده‌ایم. دلیلش هم این است که آن‌ها بخشی از یک حباب نیستند.

رابرت شیلر، برنده جایزه نوبل: بیت کوین اشتیاقی فراگیر است

اصطلاح «حباب» برای بیت کوین، با توجه به گفته‌های آقای شیلر، نمی‌تواند شامل فرازونشیب‌های آن در طی سالیان گذشته باشد.

با توجه به سقوط ۸۷ درصدی ارزش بیت کوین در نوامبر سال ۲۰۱۳ و دیگر فرازونشیب‌‌های آن تاکنون، آقای شیلر با طعنه گفت :

لاله ها (اشاره به حباب گل لاله) هنوز ارزشمندند، حتی بعضی از آن‌ها گرانتر از بقیه‌اند.

آقای شیلر در ادامه بیت کوین را یک «پدیده اجتماعی قابل توجه» خواند که در مقایسه با دیگر حباب‌های تاریخی، فضای بیشتری برای بقا و رشد در ادامه خواهد داشت.

به راستی که بیت کوین از «زندگی بعد از مرگ» خود در حال لذت بردن است در حالی که منتقدان آن هر روزه مرگ این ارزدیجیتال را اعلام می‌دارند.

با این حال یک تجزیه‌و‌تحلیل آماری خوب در زمینه ارزدیجیتال می‌تواند نظر آقای شیلر را در رابطه با خواستگاه اجتماعی ارز دیجیتال رد و یا تایید کند.

در این زمینه دو مورد تحقیق توسط LendEDU و Finder انجام شده که نشان می‌دهد بیشتر دارندگان ارزدیجیتال جزو «نسل هزاره(Millennials)» و «نسل ایکس(Generation X)» می‌باشند. هر چند هیچکدام یک از این مطالعات، نمونه های آماری دقیقی که بیانگر یک جامعه باشد را دارا نیستند.

منبع: cointelegraph

رابرت شیلر، برنده جایزه نوبل: بیت کوین اشتیاقی فراگیر است

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال استقبال می کنند: با ارز دیجیتال می‌توان از سیطره دلار خارج شد.

به نقل فارس نیوز؛ محمدرضا رنجبر فلاح، مدیرعامل سابق بانک تجارت این چنین عنوان کرده است:

تقسیم بندی بازارها در حوزه اقتصاد کلان شامل چهار بازار عمده است که این بازارها در تعامل با یکدیگر هستند و هر کدام بر بازارهای دیگر اثر دارند به عبارتی چهار بازار پول که بازار متشکل پول طبق قوانین و سیاست ها است و کسانی که به قوانین عمل نمی کنند بر هم زننده بازار متشکل پول هستند؛ بازار دوم، بازار سرمایه و بازار سوم بازار کالاها و خدمات است و بازار چهارم بازار نیروی کار و عوامل تولید است.

وی همچنین افزود:

 هر کدام از این بازارها با فعل و انفعالاتی که در آنها اتفاق می افتد و طبق مقرراتی که برای آنها تنظیم می شود می تواند بر کارآمدی بازارهای دیگر اثر بگذارد و یا می تواند موجب متلاطم شدن بازارهای دیگر شود به عنوان مثال یکی از فاکتورهای تعیین کننده در بازار پول نرخ بهره است که تغییر این نرخ بلافاصله در بازار دارایی ها روی قیمت سهام تأثیر بگذارد.

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

محمدرضا رنجبر فلاح

این اقتصاددان تصریح کرد:

تغییر نرخ سود می‌تواند در جذب سرمایه خارجی اثر بگذارد و باعث نقل و انتقال سرمایه به داخل کشور شود و یا منجر به خروج سرمایه از کشور شود که بر روی نرخ ارز دارد؛ همچنین این نرخ بهره می تواند بر میزان سرمایه‌گذاری که در بازار کالا و خدمات اتفاق می‌افتد نیز اثرگذار باشد و در واقع بر رشد اقتصادی و ارزش افزوده بخش های اقتصادی موثر است و این ارزش افزوده در بخش های اقتصادی با جذب نیروی کار و تقاضایی که برای عوامل تولید ایجاد می کند می تواند در بازار عوامل تولید اثر بگذارد در واقع این بازارها باید یکپارچه و با همدیگر دیده شود و نرخ بهره، نرخ ارز، دستمزدها و قیمت کالا و خدمات بلافاصله اثر خود را بر بازارهای دیگر اقتصاد می گذارد.

تشریح حذف دلار و راهکار جایگزین

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

فلاح نیز در ادامه به این پرسش پیمان پولی چیست و اگر به سمت این پیمان ها برویم و بتوانیم با موفقت این پیمان ها را در نظام ارزی کشور برقرار کنیم تا چه حد می توانیم تجارت کشور را ارز زیر نفوذ دلار خارج کنیم؟ گفت:

در شرایط خاصی که کشور ما قرار دارد و تجربه تحریم های قبل از برجام نشان می‌دهد نظام مبادلات ارزی کشور به شدت دچار چالش شد و به دلیل وابستگی اقتصاد ما به یک ارز خاص و انعقاد اغلب قراردادهای نفتی بر اساس دلار، ما همیشه دلار برای معامله داشتیم.

وی ادامه داد:

سوالی که همیشه مطرح بود این بود که اگر به عنوان مثال تاجر ایرانی با تاجر ترکیه در حال معامله است چرا نباید با ریال و لیر مبادله کنند و چه نیازی است که یک ارز ثالث در معامله استفاده شود؟ پاسخ این مسأله این است که آیا واحد پول این دو کشور ارزش با ثباتی دارد؟ اگر تاجر ایرانی لیر گرفت، ارزش لیر کاهش نخواهد داشت؟ در این صورت بخشی از ارزش صادرات تاجر کسر می‌شود و بلعکس تلاطم های بازار ارز ایران ارزش ریال را کاهش می دهد و برای فرار از ریسک نوسانات ارز یک ارز سوم را که با ثبات است معامله انجام می شود.

این اقتصاددان اظهار کرد:

پیشنهادهای مطرح شد که پیمان های دو جانبه و چند جانبه منعقد شود که با ارزهای محلی و بومی مبادله صورت گیرد اما همچنان این سوال مطرح بود که چگونه قدرت خرید آن پول حفظ شود و نظام تسویه به چه صورت باشد؟ در این مورد همچنان بر حسب ارز ثالث تسویه محاسبه می شد و انجام آن از سوی یک مرجع محل سوال بود که بانک مرکزی کشورها این تسویه را انجام دهند یا شرکت های بیمه ای و موضوع محل اختلاف بود.

همچنین بخوانیدارز دیجیتال ایران بر پلتفرم پیمان‌های پولی چند جانبه سوار خواهد شد

ار ز دیجیتال قابل توسعه است و برخی مشکلات پیمان پولی را ندارد

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

این اقتصاد دان با طرح این مهم که اگر ما مشابه SDR را تعریف کنیم به جای آنکه پول دفتری باشد به صورت دیجیتال عمل کند، می توانیم پیمان های چندجانبه ارزی منعقد کنیم، اظهار کرد:

پول دفتری SDR برای تسویه بین دولت ها بود در حالیکه می توان یک پول دیجیتال را برای تسویه به بین تجار و بازرگانان دو یا چند کشور ایجاد کرد به این صورت که بر اساس پیمان دو یا چند جانبه همین SDR را تعریف کنیم و یک SDR جدید تعریف کنیم و با این ارز جدید وقتی تاجر ایرانی از بانک مرکزی ارز مطالبه می کند و در ازای آن ریال پرداخت می کند به جای یورو و دلار این ارز را می گیرد و وقتی با تاجر چینی مبادله می‌کند این ارز پرداخت و تاجر چینی هم این ارز را به حساب تاجر روسی در معامله ای دیگر واریز می‌کند و همین طور تاجر روسی این ارز را در معامله با تاجر ترک مورد استفاده قرار می دهد.

فلاح تأکید کرد:

اگر ما در قالب یک پیمان دو یا چند جانبه پولی به جای آنکه پول یکی از کشورها را که نوسان دارد مبنا قرار دهیم ارز جدیدی را تعریف کنیم که پولی مانند یورو یا دلار باشد و یا به سبدی همچون SDR وصل باشد که ارزش آن با ثبات باشد ما به راحتی در فضای مدرن دیجیتال می توانیم با حداقل هزینه نقل وانتقالات را انجام دهیم با سرعتی به مراتب بالاتر و وابستگی به سوئیفت را کاهش می دهد.

استفاده از اکو (سازمان همکاری اقتصادی) برای پیمان های ارزی چند جانبه

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

این کارشناس اقتصادی در پاسخ به امکان پذیرش این پیمان های چندجانبه از سوی کشورها، گفت:

اگر ایران، ترکیه، چین، روسیه، هند، قطر، عمان، کره جنوبی در کنار هم پیمان ایجاد یک واحد پول جدید را بپذیرند و یا از اتحادیه اقتصادی اکو استفاده کنند و اکو کوین و یا اکو مانی ایجاد کنند در این صورت این پول جدید به راحتی می‌تواند مستقل و خارج از سیطره دلار در معاملات این کشورها به کار گرفته شود و بانکی را نیز به عنوان بانک عامل مقرر کنند که یک بانک آسیایی باشد و یا بانک اکو باشد در این صورت همه این کشورها می توانند مقداری ارز را در آن بانک عامل سپرده گذاری کنند و به عنوان پشتوانه این ارز ذخیره سازی کنند و می تواند حتی یورو را ذخیره کرد و هر یورو به عنوان یک واحد از پول جدید و همه تجار می توانند یورو دهند و ارز جدید را دریافت کنند.

ارز دیجیتال راهکار خروج از سیطره دلار

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

وی افزود:

در روند شکل گیری این واحد پول مشترک، بانک های مرکزی می توانند هر کدام در ابتدا ۵ میلیارد یورو را در بانک عامل ذخیره کنند و ارز جدید در حد ۵۰ میلیارد یورو ایجاد شود و معادل همین بانک های مرکزی می توانند تعهدی ایجاد کنند و به عنوان مثال اگر ۱۰۰ میلیارد یورو این ارز را ایجاد کنیم در یک مبادلات خودمان با سرعت گردشی که دارد می توانیم ۱۰۰۰ میلیارد یورو مبادلات بین کشورها را بی نیاز از دلار انجام دهیم و بی نیاز از محدودیت های تحمیلی به کشورها معاملات خود را با این کشورها انجام خواهیم داد.

ارز دیجیتال برای مسئولان ناشناخته است

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

فلاح با بیان اینکه خلط موضوعی در مورد ارز دیجیتال پیش آمده است، گفت:

ما به جای آنکه درباره ارز دیجیتال و مفهوم آن و فضای بلاک چین بررسی انجام دهیم در رابطه با مصداق آنبیت کوین اظهار نظر کردیم و موضوع بحث اصلاً این نیست و این مهم در حال حاضر اتفاق افتاده به این شکل که اگر مبلغی در کارت شما موجود باشد، آن را به حساب شخص دیگری واریز می کنید و اتفاقی که رخ می دهد این است که مجموعه اعداد از حساب شما به حساب شخص دیگری منتقل می شود و حالا همین پول به جای آنکه ریال یا دلار باشد می تواند واحد ارزی باشد که بین کشورها در قالب یک توافقنامه بین المللی مورد پذیرش قرار گرفته است و در مبادلات خود این واحد ارزی جدید دیجیتال را مورد استفاده قرار می دهند.

ارز دیجیتالی را زودتر از گرام راه اندازی کنیم

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

فلاح با طرح این موضوع که مفهوم درست ارز دیجیتال را با قائم مقام بانک مرکزی مطرح کرده است، عنوان کرد:

وقتی به طور کارشناسی مفهوم ارز دیجیتال را درست توضیح دادم دکتر کمیجانی استقبال کرد و گفت ممکن است مرکز ملی فضای مجازی نکاتی در این رابطه را نپذیرند و هفته گذشته با دکتر فیروزآبادی این موضوع را در میان گذاشتم و پس از توضیح او نیز به شدت استقبال کرد و درخواست کرد قبل از آنکه ارزی به نام گرام توسط شبکه تلگرام فعال شود شما سریعتر اقدام کنید تا دارایی های مردم در تبادل ارزی به ارز تولید خودمان مبادله شود و وقتی موضوع درست مطرح شود مورد استقبال مسئولان قرار می گیرد.

ردّ پای دو هفته آخر سال ۹۶ بر سیستم بانکی و اقتصاد ایران

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال

فلاح در ادامه در رابطه با هجوم صاحبان سرمایه به تبدیل منابع مالی به طلا و سپرده گذاری بر اساس نرخ سود سپرده در بانک ها که نقش مهمی در اقتصاد ایفا می کند، به این پرسش که ارتباط سود بانکی با شاخص های اصلی اقتصاد چیست؟ پاسخ داد و گفت:

در واقع به نوعی بر می گردیم به سوال اول که بازارها را تقسیم بندی کردیم که هر کدام از این بازارها چگونه روی هم اثر می گذارند در فضای نقدینگی کشور باید نگاه کنیم که چه اتفاقی افتاده در در سال ۹۲ نقدینگی کشور به طور دقیق ۴۹۲ هزار میلیارد تومان بوده عددی نزدیک به ۵۰۰ هزار میلیارد تومان و در سال ۹۶ به عدد ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسید و در حال حاضر ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان کشور نقدینگی دارد.

وی یادآور شد:

همه اقتصاددانان پیش بینی می کردند این حجم نقدینگی قدرت انفجاری را در اقتصاد ایجاد می کند مکر آنکه توسط بخش تولید جذب شده و تبدیل به سرمایه گذاری و تولید کالا شود و عرضه کالا و خدمات به حدی اتفاق بیفتد و رشد اقتصادی محقق شود و این قدرت انفجاری قیمت ها را مهار کند، وقتی که رشد پایه پولی در سال ۹۶ عدد ۱۹.۱ درصد بوده و نقدینگی در حد ۲۲ درصد بود اگر مقرر بود رشد اقتصادی ۸ درصد هم در اقتصاد ما محقق شود، هشت درصد این میزان نقدینگی را به خود اختصاص می داد و فاصله بین ۸ درصد تا ۲۲ درصد می توانست قدرت انفجاری روی قیمت ها را ایجاد کند.

%

استقبال بانک مرکزی و شورای عالی فضای مجازی از ارز دیجیتال